گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد شانزدهم
بخش پنجم: سورهي احزاب




اشاره
ساماندهی زندگی اجتماعی مسلمانان با بیان قوانین پاکسازي خرافات جاهلیت از میان مسلمانان آموزههاي نظامی جنگ احزاب و
بنی قریظه خاتمیت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و الگو بودن ایشان پاکی و عصمت اهل بیت علیهم السلام آداب معاشرت و
حجاب زنان ص: 299
اول: سیماي سورهي احزاب
اشاره
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداي گسترده مهرِ مهرورز
شمارگان
سورهي احزاب در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل شد و داراي 73 آیه، 1280 واژه و 5796 حرف است.
نزول
سورهي احزاب هشتاد و نهمین سوره در ترتیب نزول است (بعد از سورهي آل عمران و قبل از سورهي ممتحنه) و در بین سال دوم تا
به معناي حزبها و گروههاست و سبب نامگذاري آن، آیات 20 و « احزاب » پنجم هجري نازل شده است. نامها: تنها نام این سوره
و گروهها گفته شده است. « احزاب » 22 این سوره است که در آنها سخن از
فضایل
در مورد فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده که هر کس سورهي احزاب را تلاوت کند و به
ص: 300 تذکر: آموزش سورهي «1» . خانوادهي خود بیاموزد از عذاب قبر در امان خواهد بود
احزاب اعم از قرائت و عمل به محتواي آن است و این است که انسان را از عذاب الهی مصون میدارد. ویژگیها: آیهي مهم تطهیر
که در مورد اهل بیت علیهم السلام و پاکی آنان نازل شده آیهي 32 همین سوره است و در این سوره به داستان جنگ مهم احزاب
اشاره شده است.
اهداف
صفحه 93 از 137
اساسیترین هدفهاي این سوره عبارتانداز: 1. سازماندهی زندگی اجتماعی مسلمانان با بیان مقررات و قوانین زندگی براي آنان؛
2. هدایت مسلمانان در دورهي سخت هجوم مشرکان و خیانت یهودیان طی دو جنگ احزاب و بنی قریظه؛ 3. مبارزه با رسوبات
خرافات جاهلی در میان مسلمانان.
مطالب
مهمترین مطالبی که در این سوره به چشم میخورد عبارتانداز: الف) عقاید 1. دعوت پیامبر به اطاعت از خدا و وحی و ترك
3. بیان آخرین پیامبر بودن، حضرت ؛( 2. بیان راه نجات در رستاخیز (در آیهي 67 ؛(2 - پیروي از کافران و منافقان (در آیات 1
.( 4. بیان پاکی و عصمت پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام (در آیهي 33 ؛( محمد صلی الله علیه و آله (در آیهي 4
1. دستورات اخلاقی و تربیتی در مورد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله که ب) اخلاق ص: 301
3. پیامبر اسلام الگو و اسوهي ؛( 2. زنان پیامبر مادران مؤمنان هستند (در آیهي 6 ؛(34 - باید الگوي دیگران باشند (در آیات 28
4. آداب معاشرت با پیامبر صلی الله علیه و آله (در آیهي 53 ). ج) احکام 1. ردّ خرافات جاهلیت مثل ؛( نیکو است (در آیهي 21
.3 ؛( 2. دستور حجاب به زنان مؤمن (در آیهي 59 ؛( 4 و 37 ، ظِهار که آن را وسیلهي جدایی زن و شوهر قرار میدادند (در آیات 3
5. دستور به صلوات ؛( 4. ممنوعیت ازدواج با زنان پیامبر بعد از او (در آیهي 53 ؛( مطالبی دربارهي قوانین طلاق زنان (در آیهي 49
و سلام بر پیامبر صلی الله علیه و آله (در آیهي 56 ). د) داستان 1. داستان جنگ احزاب (خندق) و بیان نقش یهود به عنوان ستون
2. داستان زینب و زید و پاسخ قرآن به بهانهجویان (در ؛(22 - پنجم دشمن و پیروزي اعجازآمیز مسلمانان بر کفار (در آیات 9
3. یادآوري میثاق پیامبرانی همچون پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلام (در آیه ؛( آیهي 37
7). ه) مطالب فرعی 1. حمایت خدا از پیامبر صلی الله علیه و آله در برابر کارشکنی مخالفان؛ 2. امانتداري انسان در تعهدات و
3. افشاگري منافقان و رسوایی مردان و زنان قریش؛ 4. هشدار جدّي در مورد اذیت کردن ؛( تکالیف و مسئولیتها (در آیهي 72
5. علم قیامت نزد خداست (در آیهي 63 ). *** تفسیر قرآن مهر جلد ؛( پیامبر که موجب لعنت و عذاب میشود (در آیات 53 و 58
شانزدهم، ص: 303
دوم: محتواي سورهي احزاب
معیارهاي پیرو اطاعت
قرآن کریم در آیات اول تا سوم سورهي احزاب چهار فرمان به پیامبر صلی الله علیه و آله داده و با هشدار در مورد آگاهی خدا
3. یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیماً حَکِیماً* وَاتَّبِعْ مَا یُوحَی إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ إِنَّ اللَّهَ - میفرماید: 1
کَ انَ بِمَ ا تَعْمَلُونَ خَبِیرا* وَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ وَکَفَی بِاللَّهِ وَکِیلًا اي پیامبر! از (مخالفت) خدا خودنگهدار باش و از کافران و منافقان
اطاعت نکن که خدا داناي فرزانه است.* و از آنچه از پروردگارت به سوي تو وحی میشود پیروي کن؛ که خدا به آنچه انجام
میدهید آگاه است.* و بر خدا توکّل کن؛ و کارسازي خدا کافی است. شأن نزول: حکایت کردهاند که ابوسفیان و برخی دیگر از
سران مشرکان (از پیامبر صلی الله علیه و آله امان گرفتند و وارد مدینه شدند و به همراه (منافق مشهور) عبداللَّه بن ابیّ و برخی
دوستانش خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسیدند و به او پیشنهاد کردند که از بتها بدگویی نکند و آنها را شفاعتگر بخواند و
در عوض مشرکان دست از آزار پیامبر صلی الله علیه و آله بردارند و او را آزاد بگذارند. پیامبر صلی الله علیه و آله از این پیشنهاد
ناراحت شد و دستور داد مشرکان را از مدینه اخراج کردند. این آیات بدین مناسبت فرود آمد و به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور
صفحه 94 از 137
ص: 304 نکتهها و اشارهها: 1. یکی از خطرهاي راه «1» . داد که به این پیشنهادها اعتنا نکند
انقلابها و برنامههاي رهبران بزرگ، پیشنهادهاي سازشکارانه با مستکبران و کافران است که عامل رکود و عقبگرد میشود. خدا
در این آیات با این گونه پیشنهادها برخورد کرد. 2. این که به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور تقوا و اطاعت خدا و عدم پیروي
کافران را میدهد، بدین معنا نیست که او در تقوا و اطاعت الهی کوتاهی نموده یا از کافران و منافقان پیروي کرده است، بلکه این
دستورات از طرفی تأکیدي بر وظایف پیامبر صلی الله علیه و آله و از طرف دیگر درسی براي مسلمانان است. 3. در ظاهر، مخاطب
یا » و نیز با «1» این آیات پیامبر صلی الله علیه و آله است اما در حقیقت همهي مسلمانان هستند؛ از این رو گاهی ضمیر جمع آورده
4. تقوا مراتبی دارد که از احساس مسئولیت درونی تا مراتب عالی ایمان «2» . شروع کرده است تا توجه عموم را جلب کند « ایّها
وعمل ادامه مییابد واگر تقوي نباشد هیچ برنامهي سازندهاي عمل نمیشود. 5. در این آیات نخست به تقوا، سپس به دوري از
دشمنان خدا و بعد از آن به پیروي از برنامههاي توحیدي فرمان میدهد و در پایان توکّل و اعتماد بر خدا را مطرح میکند که این
امور زنجیرهاي به همه پیوستهاند. 6. معناي توکّل بر خدا آن نیست که انسان حرکت و تلاش نکند؛ زیرا تفسیر قرآن مهر جلد
شانزدهم، ص: 305 توکّل به معناي انجام کوشش انسانی تا حد نهایی و تکیه بر خداست، یعنی انسان اسباب را به کار بندد ولی اثر
را از خدا بداند و بخواهد. آموزهها و پیامها: 1. در زندگی اجتماعی، تقوا، پیروي از وحی، توکّل و عدم پیروي از دشمنان را
سرلوحهي برنامههاي خود قرار دهید. 2. خدا کارهاي شما را زیر نظر دارد (و میداند چه کسی دستورات او را عمل و چه کسی
مخالفت میکند). 3. حمایت و وکالت خدا براي انسان کافی است. ***
مبارزه قرآن با فرهنگ جاهلیت
قرآن کریم در آیهي چهارم سورهي احزاب به مبارزه با فرهنگ جاهلی و خرافی عرب میپردازد و میفرماید: 4. مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ
مِن قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ وَمَا جَعَلَ أَزْوَاجَکُمُ اللّآئِی تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِکُمْ وَمَا جَعَلَ أَدْعِیَاءَکُمْ أَبْنَاءَکُمْ ذلِکُمْ قَوْلُکُم بِأَفْوَاهِکُمْ وَاللَّهُ یَقُولُ
میکنید « ظِهار » الْحَقَّ وَهُوَ یَهْدِي السَّبِیلَ خدا براي هیچ مردي دو دل در درونش قرار نداده است؛ و همسرانتان را که نسبت به آنان
(و مادر خود میخوانید)، مادران شما قرار نداده؛ و پسرخواندگانتان را پسران (حقیقی) شما قرار نداده است؛ این، سخن شماست در
حالی که با دهانتان [میگویید]؛ و خدا حقّ را میگوید و او به راه (راست) راهنمایی میکند. نکتهها و اشارهها: 1. برخی مفسران
که داراي حافظهاي بسیار قوي بود، ادعا میکرد در درون من دو قلب وجود دارد و « جمیل » نوشتهاند که در جاهلیت شخصی به نام
یعنی صاحب دو قلب نامیدند. او « ذو القلبین » با هر کدام از آن قلبها (یا عقلها) از محمد بهتر میفهمم؛ از این رو مشرکان او را
در جنگ بدر شرکت کرد و پس از شکست مشرکان در حالی که یک کفش خود را به دست داشت فرار کرد. تفسیر قرآن مهر
جلد شانزدهم، ص: 306 برخی مفسران برآناند که قسمت اول این آیه در مورد این جریان و براي نفی این گونه خرافات نازل شده
2. این آیه میتواند معناي عمیقی در برداشته و اشاره به این باشد که هر انسانی یک قلب بیشتر ندارد و به یک معبود «1» . است
خلوت دل نیست جاي «2» . عشق میورزد، انسان داراي دو قلب نیست که مشرك شود و معبودها و معشوقهاي متعدد انتخاب کند
صحبت اغیار دیو چو بیرون رود فرشته در آید (حافظ) 3. در حدیثی از امام علی علیه السلام روایت شده که فرمودند: دوستی ما و
4. ممکن است جملهي فوق «3» . دوستی دشمن ما در یک قلب نمیگنجد؛ چرا که خدا براي یک انسان دو قلب قرار نداده است
معناي دیگري نیز داشته باشد و آن این که هر انسان سالم داراي قلب و روح و شخصیت واحد است، از این رو نفاق، دورویی و
چون انسان دو قلب ندارد که دو خط فکري داشته باشد و «4» ؛ دوگانگی شخصیت چیزي تحمیلی و بر خلاف طبیعت انسان است
نقش دو شخصیت متفاوت را بازي کند و ظاهر و باطن او متفاوت باشد. هر کس چنین باشد داراي شخصیتی ناهمگون، متشتت و
اشاره کرده « ظهار » 5. در این آیه به مسألهي منافق است که این نوعی بیماري روحی است. ص: 307
صفحه 95 از 137
تو نسبت » : است، ظِهار یک عادت خرافی بود که در عصر جاهلیت رواج داشت، و بر اساس آن هر مرد که به همسر خود میگفت
بعد از این جمله همسرش را به منزلهي مادرش میپنداشت و این سخن در حکم طلاق «1» .« به من همچون پشت مادر من هستی
آري؛ «. همسران شما پس از ظهار همچون مادران شما نیستند » : بود. آیهي فوق بر این خرافهي جاهلی خط بطلان کشید و فرمود که
را نفی کرد و گفت مردي که « ظهار » قرآن نه تنها تسلیم فرهنگ جاهلی عرب نشد، بلکه با عناصر خرافی آن مبارزه کرد. 6. اسلام
با همسرش ظهار کند مجازات میشود؛ یعنی باید تاوان و کفاره بدهد تا بتواند دو باره به همسرش بازگردد و اگر کفاره ندهد و به
7. در این آیه «2» . سراغ همسرش نیاید، همسر او میتواند به حاکم شرع مراجعه کند تا او را وادار به طلاق یا کفاره و بازگشت کند
به یکی دیگر از قوانین خرافی جاهلیت اشاره شده و آن را نفی کرده است. برخی مردم کودکانی را به عنوان پسر خوانده انتخاب
میکردند و سپس تمام حقوق یک فرزند واقعی را براي او قایل میشدند. از این رو او ارث میبرد و زن پدرش بر او حرام میشد و
اسلام این مقررات خرافی را نفی کرد و در این آیه بیان شده که پسر خوانده فرزند واقعی نیست. 8. در این آیه اشاره «3» . بر عکس
شده که این خرافات سخنانی است که از دهان شما خارج میشود و با سخن، رابطهي مادري و فرزندي حاصل نمیشود و سخنان
شما، واقعیت خارجی را عوض نمیکند و با حق منطبق نیست؛ در حالی که احکام الهی حق است. تفسیر قرآن مهر جلد شانزدهم،
ص: 308 آموزهها و پیامها: 1. عقاید و مقررات خرافی را رها سازید که غیر از حرف چیز دیگري نیست. 2. پسر خوانده را پسر
واقعی دانستن از خرافات جاهلیت است. 3. روابط حقیقی خویشاوندي به وسیلهي سخن گفتن و خرافات ایجاد نمیشود. 4. قرآن نه
تنها تحت تأثیر فرهنگ زمانه قرار نگرفته بلکه با خرافات فرهنگی عرب مبارزه میکند. 5. با خرافات فرهنگی عصر خویش مخالفت
کنید. 6. هر انسانی یک قلب (یک عقل و یک شخصیت) دارد (پس شرك و نفاق، مخالف طبیعت انسان است). 7. برنامههاي الهی
را اجرا کنید که حق و هدایتآور است. *** ص: 309 قرآن و فرهنگ زمانه الف) فرهنگ زمانه
عبارت است از: مجموعهي آداب، رسوم، عقاید و ... مردم هر عصر، که در این جا مقصود فرهنگ عرب جاهلی عصر نزول قرآن
ب) قرآن کریم در مورد فرهنگ زمانهي عصر نزول دو گونه برخورد کرده است: 1. عناصر مثبت فرهنگ زمانه را در «1» . است
قرآن حکایت و تقویت و پالایش کرده است. مثال: مراسم حج را که یادگار ابراهیم علیه السلام در میان اعراب جزیرة العرب بود،
قرآن نقل و تشویق کرد (حج، 27 ؛ بقره، 196 ؛ توبه، 3 و آلعمران، 97 ) ولی از آن خرافهزدایی کرد و کسانی را که در حال احرام
از پشت خانهها وارد میشدند سرزنش کرد (بقره، 189 ). مثال دیگر: داد و ستد و تجارت را تأیید کرد، اما عناصر منفی آن را ردّ
2. عناصر منفی فرهنگ زمانهي عرب را ردّ کرد، بلکه با .( کرد؛ از این رو رباخواري و کم فروشی و ... را ممنوع ساخت (بقره؛ 275
آن خرافات مبارزه نمود، براي مثال: - ظهار (نوعی طلاق دوران جاهلیت) را نفی کرد (احزاب، 4 و مجادله، 2). - بر خلاف عرف
عرب جاهلی، پسرخوانده را پسر واقعی ندانست (احزاب، 4). - عرب جاهلی اجازه نمیداد که کسی با زن پسر خوانده ازدواج کند
ولی این قانون خرافی را اسلام شکست و حتی به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داده شد که با همسر زید ازدواج کند تا این سنت
غلط شکسته شود (احزاب، 37 ). - قرآن از حقوق زنان دفاع کرد و با روش دخترکشی عرب مبارزه نمود و آن را سرزنش کرد.
(تکویر، 8 و ...) - قرآن در آیات زیادي با بتپرستی و شرك مخالفت کرد که این بزرگترین مبارزهي قرآن با فرهنگ زمانه بود.
ص: 310 - قرآن با خرافات مشرکان و نذرهاي آنان و ... مخالفت کرد (مائده، 3؛ انعام، 136 و ...)
- قرآن با مسألهي تثلیث و خداانگاري مسیح مبارزه کرد با این که در عصر نزول در میان مسیحیان وجود داشت و هنوز هم دارد. -
قرآن با خرافات یهودیان و انحرافات و تحریفات آنان به شدت مبارزه کرد با این که در میان یهودیان مدینه رایج بود (بقره و
( آلعمران). - قرآن با هیئت بطلیموسی حاکم بر فکر مردم در آن عصر مخالفت کرد و مکرر به حرکت زمین اشاره نمود (نمل، 88
میبینید و گمان » و از حرکت واقعی خورشید یاد کرد (یس، 38 ) و نیز در موردي که به حرکت کاذب خورشید اشاره شد تعبیر
آورد (کهف، 17 ). یادآوري: پس اگر قرآن مطالبی مثل جن، فرشته و مانند آنها را تأیید کرده است به خاطر آن است که « میکنید
صفحه 96 از 137
اینها حقیقت دارند، نه این که در فرهنگ زمانه وجود داشتهاند. قرآن هر مطلب غلطی را نمیپذیرد و باطل در آن راه ندارد. تفسیر
قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 311 قرآن کریم در آیهي پنجم سورهي احزاب مسلمانان را در مورد برخورد با فرزند خواندگانشان
آموزش میدهد و میفرماید: 5. ادْعُوهُمْ لِأَبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ فَإِن لَّمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ فِی الدِّینِ وَمَوالِیکُمْ وَلَیْسَ عَلَیْکُمْ
جُنَاحٌ فِیَما أَخْطَأْتُم بِهِ وَلکِن مَا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُکُمْ وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً آن (پسر خوانده) ها را به [نام پدرانشان بخوانید که آن (کار)
نزد خدا دادگرانهتر است؛ و اگر پدرانشان را نمیشناسید، پس برادران دینی شما و آزادشدگانتان هستند؛ و در مورد آنچه در آن
(صدا زدنها) خطا کردهاید، هیچ گناهی بر شما نیست، ولیکن در مورد آنچه دلهایتان به عمد (قصد) میکند (مسئولید)؛ و خدا
در این آیه همان قسط و عدل است، نه آن که اگر کسی « عادلانهتر » بسیار آمرزندهي مهرورز است. نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از
بلکه در هر صورت این کار موجب اشتباه و انحراف در مسائل «1» . پسر خوانده را به نام غیرپدرش خواند کاري عادلانه کرده است
جمع مولی به معناي سرپرست، « مَوالی » . خانوادگی و ارث میشود و خرافات جاهلیت را زنده میکند و از این رو ممنوع است. 2
دوست و غلام آزاد شده میآید و در این جا به معناي دوست یا غلام آزاد شده است؛ چرا که در آن عصر گاهی فرزندخواندگان
که فرزند « زید » 3. هنگامی که این آیه نازل شد پیامبر صلی الله علیه و آله به «2» . از میان بردگان آزاد شده انتخاب میشدند
«3» . میخواندند « مولی رسول » هستی ولی مردم او را « زید بن حارثه » خواندهي ایشان بود، فرمود: تو
ولی اگر از روي خطا باشد، گناهی «1» ، 4. اگر گفتن نام پسرخواندگان به نام غیر پدرشان از روي عمد باشد اشکال دارد ص: 312
ندارد. و در هر صورت خدا خطاها و گناهان را میآمرزد و مهربان است. آموزهها و پیامها: 1. آداب و رسوم جاهلی را از فرهنگ
گفتاري جامعه حذف کنید. 2. با فرزند خواندگانتان به طور صحیح رفتار کنید و آنان را به نام پدرشان بخوانید، تا اشتباه و انحرافی
پیش نیاید. 3. نافرمانی عمدي مجازات دارد، نه خطایی. 4. اگر نافرمانی کردید به آمرزش و مهر الهی امیدوار باشید. ***
قوانین خاص
قرآن کریم در آیهي ششم سورهي احزاب به رابطهي پیامبر و همسرانش با امت اسلام و قانون اولویت در ارث اشاره میکند و
میفرماید: 6. النَّبِیُّ أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُوا الْأَرْحَ امِ بَعْضُ هُمْ أَوْلَی بِبَعْضٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ
وَالْمُهَاجِرِینَ إِلَّا أَن تَفْعَلُوا إِلَی أَوْلِیَائِکُم مَّعْرُوفاً کَ انَ ذلِکَ فِی الْکِتَبِ مَسْطُوراً پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛
وهمسرانش مادران ایشان هستند؛ و خویشاوندان، در کتاب خدا، برخی از آنان نسبت به برخی از مومنان و مهاجران (در مورد ارث)
سزاوارترند، مگر آنکه (بخواهید) نسبت به دوستانتان [کار] پسندیدهاي انجام دهید؛ این (حکم) در کتاب (خدا) نوشته شده است.
1. هنگامی که مسلمانان از مکه به مدینه مهاجرت کردند، پیامبر صلی نکتهها و اشارهها: ص: 313
الله علیه و آله پیمان برادري بین مهاجران و انصار بستند و آنان همچون برادران حقیقی از همدیگر ارث میبردند. البته این مطلب
نیاز آن روز جامعهي اسلامی بود؛ چرا که مهاجران از شهر مکه رانده شده بودند و اموالی نداشتند و لازم بود که با قانون ارث
برادري زندگیشان تأمین گردد. سپس این آیه فرود آمد و نظام ارث بردن را بر اساس خویشاوندي قرارداد و آنان را اولی معرفی
2. البته مقصود از اولویت در این جا، اولویت الزامی است نه «1» . کرد و به قانون ارث بردن برادران دینی از همدیگر پایان داد
و نیز در این جا اولویت خویشاوندان را در برابر بیگانگان بیان میکند و ممکن است به اولویت برخی خویشان که «2» ، استحبابی
3. در این آیه به ارث بردن مهاجران و انصار از یکدیگر پایان «3» . نسبت به همدیگر طبقات ارث را تشکیل میدهند نیز اشاره کند
داد اما راه نیکی کردن برادران مؤمن به یکدیگر را به کلی مسدود نکرد و به مؤمنان اجازه میدهد که اگر میخواهید به دوستان و
برادران خود نیکی کنید و ارثی براي آنان قرار دهید، میتوانید در هنگام وصیت یا از طریق بخشش اموالی را براي آنان قرار دهید،
که این کاري پسندیده است. البته در قوانین ارث اسلامی به وصیت کننده اجازه داده شده که تا یک سوم اموال خود را براي هر
صفحه 97 از 137
کس یا هر کاري میخواهد وصیت کند. 4. در این آیه آمده است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نسبت به مؤمنان از خودشان
اولی و سزاوارتر است. مقصود از این جمله آن است که در مورد کلیهي اختیاراتی که انسان نسبت به خویش دارد پیامبر صلی الله
علیه و آله از خود او سزاوارتر است. ص: 314 یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله در تدبیر امور
اجتماعی، داوري و قضاوت، حکومت، اموال و همهي امور اجتماعی و فردي اولویت دارد و ارادهي او مقدم بر ارادهي مسلمانان
است. 5. از آن جا که پیامبر صلی الله علیه و آله معصوم است، اولویت و تصرفات او بر اساس مصالح و خیر افراد جامعه است و او
تابع هوس خویش نیست و سود شخصی خود را محور قرار نمیدهد؛ از این رو خطري منافع جامعه و افراد را تهدید نمیکند. آري؛
پیامبر صلی الله علیه و آله از مردم نسبت به خودشان مهربانتر و خیرخواهتر است. راست میفرمود آن بحر کرم بر شما من، از شما
سخن گفته شده نه از شخص محمد صلی الله علیه و آله و این اولویت براي مقام « نبوت » مشفقترم (مولوي) 6. در این آیه از مقام
قرارداده شده است؛ بنابراین این اولویت شامل پیامبر صلی الله علیه و آله و هر کسی که جانشین مقام او باشد میشود و در حقیقت
این اولویت شاخهاي از اولویت ارادهي خداست زیرا ما هر چه داریم از اوست. 7. در این آیه تصریح شده که همسران پیامبر در
حکم مادران مسلمانان هستند، البته مادر معنوي و روحانی همان طور که پیامبر صلی الله علیه و آله پدر روحانی و معنوي امت بود.
این پیوند معنوي مسلمانان با همسران پیامبر به خاطر احترام به پیامبر صلی الله علیه و آله و تقدیر از زحمات او بود و تأثیرش در
حفظ احترام همسران شایسته و ثابت قدم او و ممنوعیت ازدواج با آنها بود، و گرنه در مسألهي ارث و محرمات سببی و نسبی دیگر
تأثیري ندارد؛ از این رو هر مسلمانی میتوانست با دختران همسران پیامبر ازدواج کند، در حالی که ازدواج با دختر مادر حقیقی
8. در برخی احادیث از اهل بیت علیهم السلام روایت شده که مقصود از ص: 315 «1» . جایز نیست
«1» . اولویت خویشاوندان در این آیه، همان ارث حکومت و خلافت است که در فرزندان امام حسین علیه السلام قرار گرفته است
البته این گونه احادیث بطن آیه را بیان میکنند یعنی مسألهي اولویت را تعمیم میدهد تا شامل ارث اموال و ارث خلافت گردد.
البته ارث خلافت همچون حکومتهاي پادشاهی بر اساس تولد افراد نیست بلکه بر اساس شایستگیها و استعداد افراد است.
آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی نسبت به امور مردم از خودشان سزاوارتر هستند (تا طبق مصالح جامعه در امور فردي و اجتماعی و
اموال آنان تصرف کنند). 2. همسران شایستهي پیامبر صلی الله علیه و آله مادران امّت هستند. 3. خویشاوندان (در ارث بردن) از
بیگانگان سزاوارترند. 4. براي برادران دینی بخشش و وصیت مالی نمایید که کاري پسندیده است. *** قرآن کریم در آیات هفتم
و هشتم سورهي احزاب به پیمان محکم خدا با پیامبران و هدف آزمایشگرانهي آن اشاره میکند و میفرماید: 7 و 8. وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ
النَّبِیِّین مِیثَاقَهُمْ وَمِنکَ وَمِن نُوحٍ وَإِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی وَعِیسَ ی ابْنِ مَرْیَمَ وَأَخَ ذْنَا مِنْهُم مِیثَاقاً غَلِیظاً* لِیَسْأَلَ الصَّادِقِینَ عَن صِ دْقِهِمْ وَأَعَدَّ
لِلْکَافِرِینَ عَذَاباً أَلِیماً و (یادکن) هنگامی را که از پیامبران پیمان محکمشان را گرفتیم و (همچنین) از تو و از نوح و ابراهیم و موسی
و عیسی، پسر مریم؛ و ما از آنان پیمان محکم شدیدي گرفتیم.* تا (خدا) راستگویان را از راستی ایشان بپرسد و براي کافران
عذاب دردناکی آماده ساخته است. ص: 316 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه از پیمانی سخن گفته
از این رو از پنج «1» شده که بین خدا و همهي پیامبران الهی بسته شده است. این پیمان در مورد پیامبران اولوالعزم شدیدتر است
پیامبر، یعنی نوح، ابراهیم، موسی، عیسی علیهم السلام و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به طور خاص نام برده شده است. 2. در
آیهي نخست از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله سپس از چهار پیامبر دیگر به ترتیب تاریخی نام برده شده است؛ زیرا مقام پیامبر
که اصل کلی و خط اساسی آن «2» اکرم صلی الله علیه و آله بالاتر است. 3. به مفاد این پیمان در آیات دیگر قرآن اشاره شده است
4. در این آیه از مکان و زمان این پیمان نام برده نشده است، «3» . همان دعوت به سوي توحید و وحدت کلمه و هدایت مردم بود
ولی از برخی احادیث استفاده میشود که این پیمان در عالمی دیگر و قبل از این جهان بوده است. از این رو حکایت شده که
یا رسول اللَّه چه زمانی از شما پیمان گرفته شد؟ حضرت فرمود: (زمانی که) آدم بین » : شخصی از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید
صفحه 98 از 137
البته مانعی ندارد که هر دو گروه «5» . در این آیه پیامبران و یا مؤمنان راستین هستند « صادقین » 5. مقصود از «4» «. روح و جسد بود
مقصود آیه باشند؛ چرا که پیامبران هم جزء مؤمنان راستین هستند. ص: 317 آري؛ صادقین کسانی
هستند که در ادعاي ایمان خود صادقاند و آن را در عمل اثبات کرده و از آزمایش الهی سربلند بیرون آمدهاند. 6. پرسش از
یا در رستاخیز است که از کردار و نیّت آنان پرسش میشود و یا پرسش عملی در دنیاست که به وسیلهي فرستادن « صادقین »
پیامبران ادعاي ایمان افراد به زیر سؤال میرود و کردار صادقین گویاي راستگوییِ آنان است. 7. اگر خدا از همه چیز آگاه است،
چه نیازي به پرسش از صادقین دارد؟ پاسخ آن است که این پرسش براي فهم مطلب نیست بلکه براي امتحان مؤمنان صادق و
. کافران و روشن کردن وضعیت آنان و اتمام حجّت بر آنان و آماده ساختن آنها براي پاداش و کیفر است. آموزهها و پیامها: 1
رهبران الهی در برابر خدا متعهدند. 2. هدف از پیمانهاي الهی، آزمایشگري و روشن شدن ادعاهاي مؤمنان صادق و کافران است.
3. به پیمان خویش وفادار باشید. ***
ماجراي جنگ احزاب
قرآن کریم در آیهي نهم سورهي احزاب به جنگ احزاب و امدادهاي غیبی در آن اشاره میکند و میفرماید: 9. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا
اذْکُرُوا نِعْمَ ۀَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَ اءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحاً وَجُنُوداً لَّمْ تَرَوْهَا وَکَ انَ اللَّهُ بِمَ ا تَعْمَلُونَ بَصِ یراً اي کسانی که ایمان
آوردهاید! نعمت خدا را بر (خود) تان یاد کنید، هنگامی که لشکرهایی به سراغ شما آمدند؛ و باد و لشکریانی که آنها را نمیدیدید
بر آنان فرستادیم؛ و خدا به آنچه میکنید بیناست. ص: 318 شأن نزول: این آیه و شانزده آیهي بعد
از آن در مورد جریان جنگ احزاب فرود آمده است، که در سال پنجم هجري واقع شد. جرقهي این جنگ توسط گروهی از
یهودیان مدینه زده شده بود. آنان با مشرکان مکه تماس گرفتند و آنها را به جنگافروزي تشویق کردند، سپس قبایل زیادي از
عرب را علیه مسلمانان شوراندند. آنان به طرف مدینه آمدند و مسلمانان به مشورت پرداختند و به پیشنهاد سلمان فارسی، اطراف
مدینه خندقی حفر کردند. شهر مدینه به محاصرهي ده هزار نفر دشمن درآمد و گروهی از مسلمانان متزلزل و ترسان شدند ولی به
فرمان خدا طوفانی سخت وزید و خیمهگاه کفار را درهم فرو ریخت و فرشتگان الهی به یاري مسلمانان آمدند و مشرکان با رعب و
وحشت عقبنشینی کردند. این جنگ نقطهي عطفی در تاریخ اسلام شد و موازنهي قدرت را در عربستان به نفع مسلمانان بر هم زد
. نکتهها و اشارهها: 1 «1» . و زمینهساز پیروزيهاي آیندهي اسلام شد. این آیه به طور خلاصه جنگ احزاب را به تصویر کشیده است
استفاده شده است؛ « یادکن » جنگ احزاب در سال پنجم هجري واقع شد، ولی این آیات بعد از آن نازل شد و از این رو از تعبیر
یعنی پس از مدتی که از جنگ احزاب گذشت این آیات مردم را به یاد جنگ احزاب و امدادهاي الهی و تجزیه و تحلیل آن
اشاره به احزاب و قبایل مختلفی است که به مدینه حمله کردند؛ از « جُنود » انداخت تا در این مورد تفکر بیشتري بنمایند. 2. تعبیر به
. جمله: قریش، غطفان، بنی سلیم، بنی اسد، بنی فراره، بنی اشجع و بنی مَرة و طایفهي یهود که داخل مدینه و همکار آنان بودند. 3
مقصود از سپاهیانی که دیده نمیشدند، همان فرشتگان بودند که در جنگ احزاب به یاري مسلمانان آمدند و روحیهي آنان را
تقویت کردند. ص: 319 آموزهها و پیامها: 1. امداد رسانی خدا را در جنگها فراموش نکنید (و با
وسایل مختلف صوتی و تصویري این نعمتها را به یادآورید). 2. خدا لشکرهاي بزرگ را با باد ضعیف درهم میشکند (تا قدرت
او را دریابید). 3. خدا لشکرهایی (از فرشتگان) دارد که شما آنها را نمیبینید. 4. اعمال شما تحت نظارت و کنترل خداست (پس
مراقب اعمال خودتان باشید). *** قرآن کریم در آیات دهم و یازدهم سورهي احزاب به محاصرهي مدینه و امتحان سخت جنگ
احزاب و تزلزل شدید برخی مؤمنان اشاره میکند و میفرماید: 10 و 11 . إِذْ جَآءُوکُمْ مِنْ فَوْقِکُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنکُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ
وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا* هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِیداً (همان) هنگامی که (لشکر دشمن) از فراز
صفحه 99 از 137
(شهر) شما و از فروتر (شهر) تان به سراغ شما آمدند و آنگاه که دیدگان به طرف (دشمن) مایل (و خیره) شد و دلها (و جانها)
به گلوگاهها رسید و در مورد خدا گمانهایی (گوناگون) گمان بردید؛* در آنجا مومنان آزمایش شدند و با لرزشی شدید متزلزل
گشتند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات وضع بحرانی جنگ احزاب به تصویر کشیده شده است. حدود ده هزار نفر از مشرکان از
بیرون و یهودیان از داخل مدینه، مسلمانان را محاصره کرده بودند و لشکر سه هزار نفري مسلمانان هر لحظه منتظر حملهي آنان بود؛
جانها به لب رسیده و چشمها خیره مانده بود و حتی برخی مسلمانان گرفتار وسوسههاي ناحق و تزلزل شدید شده بودند. تفسیر
قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 320 اما یاري الهی به وسیلهي فرشتگان و طوفان و نبرد پیروزمندانهي امام علی علیه السلام با عمرو بن
عبدود مسلمانان را از شکست نجات داد. 2. در این آیه اشاره شده که لشکر مشرکان از بالا و پایین مدینه، یعنی شمال و جنوب آن
شهر وارد شدند و شهر را به محاصرهي خود درآوردند؛ چرا که مدینه در شمال مکه واقع شده بود و مشرکان مکه از جنوب آمده
البته روشن است که قلب به .« قلبها به گلوگاه رسید » 3. در این آیه اشاره شده که «1» . بودند و برخی قبایل دیگر از طرف مقابل
یعنی .« جانها به لب رسید » : گلوي انسان نمیرسد؛ پس این تعبیر کنایی است و مشابه تعبیر کنایی فارسی است که میگوید
وضعیت بسیار سخت و جان فرسا بود. 4. مقصود از گمانهایی که مسلمانان نسبت به خدا بردند، وسوسهها و پندارهاي بدي است
که در شرایط سخت گاهی به ذهن افراد سست ایمان میرسد؛ مثلًا شاید افرادي فکر کردند که با توجه به کثرت دشمن، اسلام
شکست میخورد و وعدههاي خدا در مورد پیروزي تحقق نمییابد. البته این گونه وسوسهها تا حدودي طبیعی است و باعث خروج
از قلمرو ایمان و اسلام نمیشود، همان طور که آیهي فوق این پندارها را به مسلمانان نسبت داده است. 5. برخی مؤمنان در جنگ
احزاب متزلزل شدند؛ یعنی در حالت ناراحتی گرفتار اضطراب شدند همان طور که برخی افراد در حالت ناراحتی برخود میلرزند.
البته ممکن است این تعبیر اشاره به تزلزل فکري و ایمانی همراه با لرزش بدن باشد. ص: 321
. آموزهها و پیامها: 1. لحظات سخت جنگ و فشار روحی دشمنان را بر خودتان فراموش نکنید (تا قدر نعمت و عافیت را بدانید). 2
جنگهاي سخت صحنهي امتحان شماست. 3. در شرایط سخت جنگی برخی مؤمنان نیز گرفتار پندار و تزلزل میشوند (پس مراقب
باشید). *** قرآن کریم در آیات دوازدهم و سیزدهم سورهي احزاب به سخنان تهمتآمیز و بهانهجویانهي منافقان در جنگ
احزاب اشاره میکند و میفرماید: 12 و 13 . وَإِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً* وَإِذْ قَالَت
طَّائِفَۀٌ مِّنْهُمْ یَاأَهْلَ یَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا وَیَسْتَأْذِنُ فَرِیقٌ مِّنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِیَ بِعَوْرَةٍ إِن یُرِیدُونَ إِلَّا فِرَاراً و
*«. خدا و فرستادهاش جز فریب به ما وعده ندادهاند » : هنگامی که منافقان و کسانی که در دلهایشان [نوعی بیماري است، میگفتند
«. اي مردم یثرب (: مدینه! در اینجا) هیچ منزلگاهی براي شما نیست؛ پس (به شهر) بازگردید » : و هنگامی که دستهاي از آنان گفتند
و حال آنکه آنها «. در واقع، خانههاي ما بیحفاظ است » : و دستهاي از آنان از پیامبر رخصت (بازگشت) میخواستند [و] میگفتند
بیحفاظ نبود؛ [آنان جز گریز (از جنگ چیزي) نمیخواستند. شأن نزول: در هنگام حفر خندق در جنگ احزاب، مسلمانان به قطعه
سنگ بزرگی برخورد کردند و پیامبر صلی الله علیه و آله ضربهي محکمی به آن زد و بخشی از آن متلاشی شد و برقی جهید و
پیامبر صلی الله علیه و آله تکبیر گفت و بار دوم و سوم نیز این کار تکرار شد. ص: 322 سپس پیامبر
صلی الله علیه و آله توضیح داد که در برق اول قصرهاي یمن را دیدم و در برق دوم قصرهاي شام و مغرب را و در برق سوم
قصرهاي پادشاهان ایران را و جبرئیل خبر داد که امت من بر آنها پیروز میشوند. منافقان از این سخنان تعجّب کردند و با ریشخند
گفتند: ما اکنون گرفتار چنگان دشمن هستیم ولی او از سرزمین کسري سخن میگوید. آیهي فوق فرود آمد و افشا کرد که منافقان
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات واکنش گروههاي «1» . نسبت به وعدههاي خدا و پیامبرش ایمان ندارند و آنها را دروغ میدانند
مختلف در برابر امتحان جنگ احزاب بیان شده است. در آیات قبل بیان شد که جنگ احزاب آنقدر سخت بود که گروهی از
مؤمنان متزلزل شدند و در این آیات بیان شده که منافقان سخنان تهمتآمیز گفتند و بهانهجویی و توطئهگري کردند. آري؛ این
صفحه 100 از 137
روش منافقان است که در هنگام سختیها، چهرهي واقعی خود را نشان میدهند و توطئه میکنند. 2. در این آیه از منافقان با تعبیر
یاد شده است. نفاق بدترین بیماري است. انسان منافق دوچهره و دوشخصیتی است و در درون « کسانی که در قلبشان بیماري است »
3. گروهی از منافقان مردم را براي بازگشت به مدینه تحریک میکردند و گروهی دیگر بهانه «2» . گرفتار تضاد و بیماردلی است
و میخواستند با این بهانه از صحنهي جنگ «3» آورده، میگفتند: خانههاي ما باز و بدون در و دیوار و بی پناه و آسیبپذیر است
احزاب خارج شوند. آري؛ منافقان در شرایط سخت مؤمنان را تنها گذاشته، صحنه را ترك میکنند. تفسیر قرآن مهر جلد شانزدهم،
نام قدیمی شهر مدینه و در لغت به معناي ملامت کردن است. بعد از ورود پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به « یَثرب » .4 ص: 323
طیبه، طابه، سکینه، محبوبه، » : یعنی شهر پیامبر تغییر یافت، سپس نامهاي دیگري همچون ،« مدینۀ الرسول » یثرب، نام آن شهر به
را براي این شهر « یثرب » بر آن نهادند. شاید منافقان براي آن که میدانستند پیامبر صلی الله علیه و آله نام « مرحومه و قاصمه
یاد کردند تا مردم به یاد دوران جاهلیت بیفتند و در ضمن بگویند که هنوز اسلام در این سرزمین « یثرب » نمیپسندد، از آن با نام
رسمیت ندارد. آموزهها و پیامها: 1. منافقان در هنگام امتحان و سختی جنگ، چهرهي واقعی خود را نشان میدهند (پس آنها را در
آن هنگام بشناسید). 2. نشانهي منافقان آن است که به وعدههاي الهی ایمان ندارند. 3. منافقان در جنگ کارشکنی و تفرقهافکنی
میکنند (پس مراقب توطئههاي آنان باشید). 4. از نشانهي منافقان آن است که براي فرار از جنگ بهانهجویی میکنند. *** قرآن
کریم در آیات چهاردهم و پانزدهم سورهي احزاب به روحیهي عهدشکنی منافقان اشاره میکند و میفرماید: 14 و 15 . وَلَوْ دُخِلَتْ
عَلَیْهِم مِنْ اقْطَارِهَا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَۀَ لَآتَوْهَا وَمَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلَّا یَسِیراً* وَلَقَدْ کَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ لَا یُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَکَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُولًا
و اگر (بر فرض، دشمنان) از اطراف آن (مدینه) بر آنان وارد میشدند، سپس از آن (منافق) ها آشوبگري (و بازگشت به شرك)
میخواستند، حتماً آن را [به جا] میآوردند و جز اندکی در آن (کار) درنگ نمیکردند.* و به یقین، از پیش، با خدا پیمان بسته
بودند که با عقبگرد (از دشمن) روي برنتابند؛ و پیمان خدا مورد پرسش قرار میگیرد. ص: 324
نکتهها و اشارهها: 1. این آیات به سستعنصر بودن منافقان اشاره کردهاند. آنان آنقدر سستایمان هستند که اگر دشمن شهر
مدینه را اشغال نظامی کند، نه تنها مقاومت نمیکنند و آمادهي شهادت نیستند، بلکه با او همکاري میکنند و به آیین شرك باز
یعنی منافقان فتنهگري «1» ؛ در این جا آیین شرك و کفر و یا جنگ بر ضد مسلمانان و یا هر دو است « فِتنه » میگردند. 2. مقصود از
میکنند و به دنبال فتنهجویی مشرکان حرکت میکنند. 3. مقصود از عهد و پیمانی که منافقان با خدا بسته بودند چیست؟ منظور یا
اشاره به عهد اهل مدینه قبل از هجرت در عقبه با پیامبر صلی الله علیه و آله و یا عهدي است که در جنگ بدر یا احد با آن حضرت
بستند و یا مقصود آن است که هر کس به پیامبر صلی الله علیه و آله ایمان آورد، در حقیقت با او عهد بسته است که از اسلام و
قرآن دفاع کند. البته مانعی ندارد که آیه شامل همهي این عهد و پیمانها بشود. آموزهها و پیامها: 1. در هنگام شرایط سخت و
حملهي دشمن، نمیتوان بر نیروهاي منافق تکیه کرد. 2. منافقان با فتنهگري به دشمنان اشغالگر کمک میکنند (پس مواظب
توطئههاي آنان باشید). 3. منافقان عهدشکن هستند (پس مراقب باشید). 4. منافقان جنگگریزند و شما را تنها میگذارند (پس بر
آنان تکیه نکنید). 5. مراقب پیمانهاي الهی باشید که مورد بازخواست قرار میگیرید. *** ص:
325 قرآن کریم در آیات شانزدهم و هفدهم سورهي احزاب به فرار بی فایدهي منافقان از مرگ و قدرت بی مانع الهی اشاره
میکند و میفرماید: 16 و 17 . قُل لَّن یَنفَعَکُمُ الْفِرَارُ إِن فَرَرْتُم مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذاً لَاتُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِیلًا* قُلْ مَن ذَا الَّذِي یَعْصِ مُکُم
اگر از مرگ یا کشته » : مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِکُمْ سُوءاً أَوْ أَرَادَ بِکُمْ رَحْمَ ۀً وَلَا یَجِ دُونَ لَهُم مِن دُونِ اللَّهِ وَلِیّاً وَلَا نَصِ یراً (اي پیامبر!) بگو
چه کسی » : بگو *.« شدن بگریزید، گریز براي شما سودي نخواهد داشت؛ و در آن هنگام جز اندکی (از دنیا) برخوردار نخواهید شد
و (منافقان،) جز خدا هیچ «!؟ شما را از (ارادهي) خدا حفظ میکند، اگر بدي براي شما بخواهد یا رحمتی را براي شما بخواهد
سرپرست و یاوري براي (خود) شان نمییابند. نکتهها و اشارهها: 1. در آیات قبل بهانهجوییهاي منافقان براي فرار از جنگ بیان شد
صفحه 101 از 137
و در این آیه به آنان پاسخ میدهد که فرار شما از جنگ دو حالت دارد: الف) ممکن است مرگ حتمی شما رسیده باشد که در
گر خود همه خلق زیر «1» . این صورت فرار شما سودي ندارد و در هر کجا باشید حتی اگر در خانه باشید مرگ به سراغتان میآید
دستان تو اند دست ملک الموت زَبَر خواهد بود (سعدي) ب) ممکن است مرگ حتمی شما نرسیده باشد که چند روزي از زندگی
پس در هر صورت فرار ثمره ندارد. تفسیر «2» ؛ دنیا بهره میبرید و در نهایت با ذلّت اسیر دشمن یا گرفتار عذاب الهی میشوید
2. در این آیات پاسخ دیگري نیز به بهانهجوییها و فرار منافقان از جنگ داده و فرموده است: قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 326
سرنوشت شما به دست خداست و او هر کاري بخواهد (و مصلت بداند) با شما میکند و هیچ سرپرست و یاوري غیر از او ندارید؛
پس به کجا فرار میکنید؟ آیا بهتر نیست که بمانید و از ایمان و اسلام و پیامبر دفاع کنید و در نهایت پیروز شوید و یا شربت
شهادت بنوشید و به سعادت ابدي برسید. 3. معناي این آیه امضاي جبر نیست؛ یعنی ارادهي خدا با اراده و اختیار انسان منافاتی
ندارد؛ چون خدا اراده کرده که انسان آزاد باشد و اگر بدي یا خوبی به انسان میرساند بر اساس کردار انتخابی اوست. آموزهها و
پیامها: 1. فرار از مرگِ حتمی بیفایده است. 2. زندگی کوتاه (و ذلیلانه) را بر مرگ (با عزّت) ترجیح ندهید. 3. شما نمیتوانید در
مورد ارادهي الهی مقاومت کنید و کسی هم نمیتواند در این مورد به شما کمکی بنماید. *** قرآن کریم در آیات هجدهم و
نوزدهم سورهي احزاب به گروه ترسویان مشتاق غنایم و بازدارندگان از جنگ و کیفر آنان اشاره میکند و میفرماید: 18 و 19 . قَدْ
یَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِینَ مِنکُمْ وَالْقَائِلِینَ لإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَیْنَا وَلَا یَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِیلًا* أَشِحَّۀً عَلَیْکُمْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَأَیْتَهُمْ یَنظُرُونَ إِلَیْکَ
تَدُورُ أَعْیُنُهُمْ کَالَّذِي یُغْشَ ی عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوکُم بِأَلْسِنَۀٍ حِ دَادٍ أَشِحَّۀً عَلَی الْخَیْرِ أُولئِکَ لَمْ یُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ
أَعْمَالَهُمْ وَکَانَ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیراً ص: 327 خدا به یقین میشناسد، از میان شما، بازدارندگان (از
در حالی که (آن کارشکنان،) جز اندکی به (جنگِ) سخت ،«. به سوي ما بیایید » : جنگ) و کسانی را که به برادرانشان میگفتند
روي نمیآورند.* در حالی که بر شما (بی گذشت، و) آزمندند؛ و هنگامی که ترس فرا میرسد، آنان را میبینی که به سوي تو
مینگرند، در حالی که چشمانشان میچرخد، همانند کسی که بر اثر (ترس از) مرگ بیهوش شده است؛ و هنگامی که ترس بر
طرف شد، زبانهاي تیز را بر شما میگشایند، در حالی که بر (غنایم) خوب آزمندند. آنان (در حقیقت) ایمان نیاوردهاند، پس خدا
اعمالشان را تباه کرد؛ و آن (کار) براي خدا آسان است. شأن نزول: در حکایات تاریخی آمده است که در هنگام جنگ احزاب
یکی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله براي انجام کاري به شهر مدینه آمد و مشاهده کرد که برادرش سفرهي رنگینی فراهم کرده
است. به او اعتراض کرد که در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله در جنگ است چرا تو خوشگذرانی میکنی؟ او در پاسخ گفت:
تو نیز بیا و با ما بنشین و خوش باش! و سوگند یاد کرد که پیامبر از میدان جنگ احزاب زنده باز نخواهد گشت. آن یار رسول
گفت: تو دروغ میگویی و این مطلب را به پیامبر صلی الله علیه و آله گزارش داد و آیهي فوق فرود آمد و به این گونه منافقان که
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات حالات و سخنان «1» . در کنار صحنه مینشینند و دیگران را به سوي خود میخوانند، هشدار داد
گروهی دیگر از منافقان را افشا کرده است. ترسویانی که در هنگام جنگ مدت کوتاهی همراهی میکنند اما در همان حال
کارشکنی مینمایند و دیگران را به سوي خود دعوت میکنند و ص: 328 از جنگ بازمیدارند،
ولی پس از پایان جنگ خود را شریک غنایم میدانند و طلبکارانه و حریصانه در پی اموال هستند. 2. این آیه به دو گروه اشاره
میکند: الف) گروهی که در لابهلاي صفوف مسلمانان هستند و آنان را از جنگ باز میدارند. ب) کسانی که خارج از صحنهي
نبرد نشستهاند و مجاهدان را به سوي خود میکشانند. تفسیر دوم با شأن نزول آیه سازگارتر است، ولی ممکن است که این آیه دو
حالت مختلف یک گروه را بیان کند. 3. آیات به انگیزهي منافقان براي کارشکنی در جنگ اشاره کردهاند که همان بخل و حرص
4. در این آیات «1» . است. آنان نمیخواهند از جان و مال خویش بگذرند و به مسلمانان کمک مالی، بدنی، جانی یا فکري بنمایند
به حالات دوگانهي منافقان در برخورد با جنگ اشاره شده است. از طرفی آنان به شدّت از جنگ میترسند و جز مدت کمی در
صفحه 102 از 137
نبرد شرکت نمیکنند و از طرف دیگر پس از پایان جنگ خود را در پیروزيها شریک میدانند و سهم خود را با تیززبانی و
اشاره شده است « منافقان بازدارنده از جنگ » خشونت میطلبند و در مورد آن بخیل و سختگیرند. 5. در این آیات به دو ویژگی
که در حقیقت بیان فرجام و کیفر آنان است: اول آن که آنان ایمان حقیقی نیاوردهاند و از همان نخست تظاهر به ایمان میکنند و
از این رو در لحظات سخت جنگ این گونه رفتار میکنند. دوم آن که اعمال آنان نابود میشود؛ چرا که آنان با انگیزهاي غیر الهی
به جنگ آمدهاند و کارشان در نزد خدا ارزشی ندارد. ص: 329 آموزهها و پیامها: 1. کارشکنی در
جنگ و حضور اندك در نبرد از نشانههاي منافقان است (پس آنان را بشناسید و مراقب توطئههایشان باشید). 2. منافقان در مورد
(امداد رسانی در جنگ) بخیل هستند. 3. از نشانههاي منافقان ترس در جنگ و زبان خشن و آزمندي نسبت به غنایم است (پس
آنان را بشناسید و مراقب باشید). 4. فرجام نفاق، بیایمانی و نابودي اعمال است. *** قرآن کریم در آیهي بیستم سورهي احزاب به
ترس توهمآمیز و خیالات جنگی منافقان اشاره میکند و میفرماید: 20 . یَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ یَذْهَبُوا وَإِن یَأْتِ الْأَحْزَابُ یَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ
بَادُونَ فِی الْأَعْرَابِ یَسْأَلُونَ عَنْ أَنبَائِکُمْ وَلَوْ کَانُوا فِیکُم مَا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِیلًا (منافقان) میپندارند که (لشکریان) حزبها نرفتهاند؛ و اگر
(بار دیگر سپاه) حزبها بیایند، آرزو میکنند که آنان در میان اعراب، بادیه نشین بودند، در حالی که از خبرهاي بزرگ شما
میپرسیدند؛ و اگر (بر فرض) در میان شما بودند، جز اندکی پیکار نمیکردند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به یک حالت
روانی منافقان ترسو در جنگ اشاره شده است. آنان گرفتار کابوس میشوند و حتی باور نمیکنند که سپاه دشمن منطقه را ترك
کرده است و گویا سربازان دشمن جلوي چشم آنان رژه میروند. 2. در این آیه به خیالات جنگی منافقان نیز اشاره شده است که
آنان اساساً آرزو دارند که به میان اعراب صحرانشین بروند تا از منطقهي جنگ دور باشند، ولی در همان حال نگران آیندهي خود
هستند و مرتب اخبار شما را از مسافران پیگیري میکنند تا طبق شرایط جدید تصمیمگیري کنند. تفسیر قرآن مهر جلد شانزدهم،
3. منافقان اندکی نبرد میکنند؛ آنان براي خدا به میدان نیامدهاند که تا پاي جان بایستند، بلکه از ترس ملامت مردم و ص: 330
براي ریاکاري آمدهاند و به اندازهي لازم میجنگند. آموزهها و پیامها: 1. منافقان در جنگ گرفتار پندارگرایی و خیالات میشوند.
2. بر روي کمک جنگی منافقان حساب نکنید که زیاد کمک نمیکنند. 3. نشانهي منافقان آن است که راحتطلب و
جنگگریزند. *** قرآن کریم در آیهي بیست و یکم سورهي احزاب به الگو بودن پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره میکند و
میفرماید: 21 . لَقَدْ کَ انَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَ نَۀٌ لِمَن کَ انَ یَرْجُوا اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَ ثِیراً به یقین، براي شما در
(روش) فرستادهي خدا، (الگویی براي) پیروي نیکوست! براي کسانی که امید به خدا و روز بازپسین دارند و خدا را بسیار یاد
میکنند. نکتهها و اشارهها: 1. در جنگ احزاب گروهها و افراد مختلفی شرکت کردند؛ همچون: پیامبر صلی الله علیه و آله، مؤمنان،
مشرکان، منافقان، یهودیان و افراد سست ایمان که هر کدام برنامه و واکنش خاصی داشتند و در این میان رفتار پیامبر صلی الله علیه
به معناي حالتی است که انسان « اسوَة » . و آله کاملًا ممتاز بود، به طوري که حتی الگویی براي همهي مسلمانان در طول تاریخ شد. 2
در این «2» .( یعنی همان حالت پیروي کردن و اقتدا نمودن (به یک الگو و سرمشق «1» ؛ در هنگام پیروي از دیگري به خود میگیرد
3. پیامبر اسلام صلی الله علیه و جا پیروي کردن از پیامبر صلی الله علیه و آله مقصود است. ص: 331
آله در همهي زندگی و همهي زمینهها الگوي خوبی بود. او در برابر مشکلات شکیبا و پر استقامت بود؛ هوشیار و با اخلاص بود؛
در برابر سختیها زانو نمیزد، بلکه ناخدایی بود که کشتی جامعه را هدایت میکرد؛ همچون مردم عادي کلنگ به دست میگرفت
و خندق میکند و در جنگ شرکت میکرد؛ مردم را به یاد خدا میانداخت و با تشویق و مژدهها دیگران را شاد و دلگرم
میساخت؛ سرمشق عملی مسلمانان و پناه آنان در جنگها بود. از امام علی علیه السلام روایت شده که هرگاه آتش جنگ سخت
4. در این «1» . شعلهور میشد، ما به رسول خدا صلی الله علیه و آله پناه میبردیم که هیچ یک از ما از او به دشمن نزدیکتر نبود
آیه الگوبودن پیامبر صلی الله علیه و آله به طور مطلق آمده است که همهي زمینههاي جنگی و غیر آن را شامل میشود؛ از این رو
صفحه 103 از 137
عبادات و نظم و نظافت و تقوا و توکّل و اخلاص و شجاعتش براي ما الگوست و پیروي از او سازنده و سعادتآفرین است و
میتواند زندگی ما را متحوّل سازد. آینهي جان نیست الّا روي یار روي آن یاري که باشد ز آن دیار (مولوي) 5. رفتارها و
گفتارهاي پیامبر صلی الله علیه و آله چند گونه بوده است: الف) سخنان و اعمال دینی پیامبر صلی الله علیه و آله که به عنوان قرآن و
سنّت از آنها یاد میشود، و پیروي از آنها واجب یا مستحب است. ب) سخنان و اعمال زندگی عادي و روزمرهي پیامبر صلی الله
علیه و آله به عنوان یک انسان در آن عصر، همچون سوار شتر شدن و غذاهاي مرسوم را طبخ کردن و خوردن. تفسیر قرآن مهر
جلد شانزدهم، ص: 332 این گونه رفتارها تابع شرایط زمان و مکان است و در این موارد باید روح این امور را بگیریم و براساس
شرایط زمان و مکان عمل کنیم. براي مثال، ایشان غذاي ساده و نیکو میخورد و از مرکب در سفر استفاده میکرد، ما نیز چنین
میکنیم ولی این بدان معنا نیست که ما هم سوار شتر شویم و یا غذاي مرسوم عرب آن زمان را بخوریم. 6. در این آیه بیان شده که
الگوبودن پیامبر صلی الله علیه و آله براي کسانی است که سه شرط را دارا باشند و این زمینهها را در خود آماده سازند: الف) به
خدا و رحمت او امیدوار باشند؛ ب) به رستاخیز امید داشته باشند؛ ج) بسیار به یاد خدا باشند. آري؛ امید به خدا و معاد عوامل انگیزه
ساز و حرکتآفرین هستند و یاد خدا به این حرکت تداوم میبخشد. کسی که به خدا و رستاخیز ایمان نداشته یا آنقدر آلوده باشد
که از رحمت خدا و نعمتهاي رستاخیز مأیوس باشد، نمیتواند در مسیر پیامبر صلی الله علیه و آله حرکت کند و کسی که به یاد
خدا نباشد، شیاطینِ رهزن او را منحرف میسازند و از ادامهي مسیر بازمیدارند. 7. در احادیث از امام صادق علیه السلام روایت
شده که هر بندهاي در روز صد بار پروردگارش را یاد کند، این مصداق یاد فراوان است (که در این آیه به آن اشاره شده است).
8. مقصود از یاد خدا، فقط گفتن الفاظ نیست، بلکه یاد قلبی و عملی را هم شامل میشود؛ یعنی وقتی انسان در برابر کار حرامی «1»
قرار میگیرد به یاد خدا بیفتد و آن را ترك کند؛ یعنی خدا در همهي زندگی انسان حضور داشته باشد. آموزهها و پیامها: 1. شما
2. رهبر اسلام را الگوي زندگی خود قرار دهید. 3. امید به در زندگی نیازمند الگو هستید. ص: 333
خدا، رستاخیز و ذکر فراوان خدا، شرایط الگوپذیري از پیامبر صلی الله علیه و آله است. *** قرآن کریم در آیات بیست و دوم و
بیست و سوم سورهي احزاب به واکنش مؤمنان در جنگ احزاب و فرجام نیکوي آنان اشاره میکند و میفرماید: 22 و 23 . وَلَمَّا
رَأَي الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِیمَاناً وَتَسْلِیماً* مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا
عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَ َ ض ی نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا و هنگامی که مؤمنان (لشکریان) حزبها را دیدند، گفتند:
و (این) جز بر ایمان و تسلیم آنان «. این چیزي است که خدا و فرستادهاش به ما وعده دادهاند و خدا و فرستادهاش راست گفتهاند »
نیفزود.* از میان مؤمنان مردانی هستند که به آنچه با خدا بر (اساس) آن پیمان بستهاند، صادقانه (وفا) کردهاند؛ و از آنان کسی
است که پیمانش را به پایان رسانده (و به شهادت رسیده)؛ و از آنان کسی است که منتظر است و هیچ تغییري (در پیمان خود) نداده
است. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه واکنش مؤمنان در برابر جنگ سخت احزاب به تصویر کشیده شده است؛ مردانی که با دیدن
سپاه بزرگ دشمن ایمانشان افزوده میگردد و در برابر خدا و پیامبر تسلیماند و به فرمان آنان به میدان میروند و یکی پس از
دیگري جان فداي دوست میکنند و برخی نیز منتظرند و زبان حالشان آن است که: رفیقان میروند نوبت به نوبت، خوش آن
روزي که نوبت بر من آید. 2. در این آیات مقصود از وعدهي خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله به مؤمنان چیست؟ مفسران در این
مورد دو احتمال دادهاند: ص: 334 الف) منظور سخن پیامبر باشد که به مؤمنان گفته بود به زودي
قبایل عرب و دشمنان دست به دست هم میدهند و به سراغ شما میآیند، ولی پیروزي با شماست. ب) مقصود وعدهاي است که در
آیهي 214 سورهي بقره به مسلمانان داده شد که: گمان میکنید به سادگی وارد بهشت میشوید بدون آن که حوادثی همچون
حوادث گذشتگان براي شما رخ دهد؟ کسانی که عرصه بر آنان چنان تنگ شد که پیامبر و مردم گفتند: یاري خدا کجاست؟ البته
3. در این آیه از دو گروه مؤمنان سخن گفته شده است؛ یعنی شهیدان که به «1» . مانعی ندارد که مقصود آیه هر دو مورد باشد
صفحه 104 از 137
وعدهي خود وفا کردند و مؤمنان استوار و منتظر که بر سر عهد خود هستند. تا عهد تو در بستیم عهد همه بشکستیم بعد از تو روا
باشد نقض همه پیمانها هر تیر که در کیش است گر بر دل ریش آید ما نیز یکی باشیم از جملهي قربانها هر کو نظري دارد با یار
کمان ابرو باید که سپر باشد پیش همه پیکانها (سعدي) در احادیث از امام علی علیه السلام روایت شده که فرمودند: این آیه در
و از «2» . بارهي ما نازل شده است، (و قبلًا مردانی همچون حمزه از ما شهید شدند) و به خدا سوگند من انتظار (شهادت) میکشم
که انَس به جنگ بدر ) «3» و شهیدان احد و انَس بن نَضْر و یاران اوست « حمزه سید الشهداء » ، ابن عباس روایت شده که مقصود آیه
نرسید و پیمان بست که در جنگ بعدي شرکت کند و در جنگ احد فرار نکرد و مجروح و در نهایت شهید شد). تفسیر قرآن مهر
جلد شانزدهم، ص: 335 و در حکایات تاریخ عاشورا آمده است که امام حسین علیه السلام در هنگام خداحافظی با یارانش
میفرمود: ما نیز پشت سر شما میآییم و آیهي فوق را تلاوت میکرد و نیز بر سر جنازهي برخی شهیدان این آیه را قرائت کرد.
روشن است که این آیه معناي وسیعی دارد و تمام مؤمنان مجاهد و شهیدان راه اسلام را در برمیگیرد که افرادي همچون حمزه و
امام علی علیه السلام در رأس آنان هستند. خیال تیغ تو با ما حدیث تشنه و آب است اسیر خویش گرفتی بکُش چنان که تو دانی
(حافظ) آموزهها و پیامها: 1. ایمان و تسلیم مؤمنان در هنگام جنگ و سختی افزایش مییابد، چون صدق وعدههاي الهی را
میبینند. 2. مؤمنان راستین دو گروهاند: گروهی در راه پیمان شهید میشوند و گروهی منتظر و استوار میمانند (شما نیز از آنان
باشید). 3. اگر از جنگ سالم برگشتید، همواره منتظر (فرصت دیگري براي نبرد و شهادت) باشید و عقیده و پیمان خود را تغییر
ندهید. 4. از نشانههاي مؤمنان راستین، افزایش ایمان و تسلیم در میدان جنگ و ایستادگی تا شهادت است. *** قرآن کریم در
آیات بیست و چهارم و بیست و پنجم سورهي احزاب به اهداف جنگ احزاب و شکست کافران اشاره میکند و میفرماید: 24 و
25 . لِّیَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِ دْقِهِمْ وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ إِن شَاءَ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّه کَانَ غَفُوراً رَّحِیماً* وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ
لَمْ یَنَالُوا خَیْراً وَکَفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ وَکَ انَ اللَّهُ قَوِیّاً عَزِیزاً ص: 336 تا خدا راستگویان را به
خاطر راستیشان پاداش دهد و اگر بخواهد، منافقان را عذاب میکند یا توبهي آنان را میپذیرد؛ [چرا] که خدا بسیار آمرزندهي
مهرورز است.* و خدا کسانی را که کفر ورزیدند، با خشمشان بازگرداند، در حالی که به هیچ (مال) نیکی نرسیدهاند؛ و خدا
مومنان را از جنگ بسندگی کرد، و خدا نیرومندي شکستناپذیر است. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات چند هدف جنگ احزاب
را بیان کرده است که عبارتاند از: الف) پاداش دادن به مؤمنان راستین (به خاطر آن که از این امتحان سربلند بیرون آمدند)؛ ب)
توبه کردن منافقان و یا مجازات آنان در صورتی که به روش توطئهآمیز خود ادامه دهند؛ ج) شکست کافران بدون جنگ و
بازگشت بیثمر آنان. 2. نکتهي جالب در این آیه آن است که با آن که منافقان در جنگ احزاب توطئه و بهانهجویی کردند و
سخنان زشتی بر زبان آوردند، ولی باز هم خدا راه لطف را بر آنان نبست تا انگیزهي بازگشت به سوي ایمان و راستی و توبه را
به معناي خشم است و گاهی به معناي اندوه میآید که در این جا شکست و بازگشت کافران همراه با « غیظ » داشته باشند. 3. واژهي
در این آیه هر گونه نیکی، پیروزي و غنیمت جنگی است که کافران در جنگ احزاب « خیر » خشم و اندوه بود. 4. مقصود از واژهي
5. جنگ احزاب درسها و نکات آموزندهاي براي مسلمانان داشت که مهمترین آنها عبارتاند از: تفسیر «1» . از اینها محروم شدند
قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 337 الف) کافران تمام تلاش خود را براي مبارزه با اسلام کردند و با بیش از ده هزار نفر حدود یک
ماه مدینه را محاصره کردند، ولی با عنایت الهی شکست خوردند و بعد از جنگ احزاب صحنهي عربستان به نفع مسلمانان تغییر
کرد و در همهي میدانها مسلمانان پیشروي کردند و مشرکان مکه عقبنشینی نمودند. ب) مسألهي حفر خندق به عنوان یک
تاکتیک جدید جنگی وارد حوزهي جنگهاي دفاعی مسلمانان شد. خندقی به طول حدود شش کیلومتر که در اطراف مدینه حفر
شد و مانع پیشروي سپاه دشمن گشت. ج) جنگ احزاب میدان آزمایش گروههاي مختلف مردم شد؛ مؤمنان، مشرکان، یهودیان و
منافقان هر کدام اسرار درون خود را آشکار ساختند. د) امام علی علیه السلام در این جنگ مبارزهاي تاریخی با عمرو بن عبدود
صفحه 105 از 137
چرا که اسلام را «1» ؛ کرد و قهرمان عرب را شکست داد و ضربهاي زد که از تمام اعمال امت اسلام تا روز قیامت با ارزشتر بود
نجات داد. ه) پیامبر صلی الله علیه و آله با برنامهي نظامی حساب شده با دشمنان داخلی (یهود) و خارجی (مشرکان) برخورد کرد و
از تمام نیروهاي انسانی و طبیعی موجود بهره گرفت. حتی از پیشنهاد نعیم بن مسعود براي تفرقهافکنی بین یهودیان و مشرکان
استقبال کرد، که این کار زمینهي پراکندگی و شکست مشرکان را فراهم کرد. نعیم به یهودیان گفت که مشرکان بعد از جنگ شما
را در برابر مسلمانان تنها میگذارند، برخی شخصیتهاي آنان را به گرو بگیرید؛ و به مشرکان گفت که یهودیان قصد خیانت و
تحویل دادن سران شما به مسلمانان را دارند. این مطلب موجب بدبینی و تفرقه و انصراف از جنگ و فرار مشرکان شد. تفسیر قرآن
مهر جلد شانزدهم، ص: 338 آموزهها و پیامها: 1. جنگ وسیلهي آزمایش مؤمنان، منافقان و کافران است و هر گروه را به سزاي
اعمالشان میرساند. 2. جنگ باطن منافقان را آشکار و زمینهي مجازات آنان را فراهم میسازد. 3. در هر حال، راه توبه و آمرزش
الهی (حتی براي منافقان توطئهگر) باز است. 4. کافران از جنگ افروزي نتیجهاي نمیگیرند و در نهایت شکستخورده، خشم آلود
و اندوهگین میشوند (پس نگران نباشید). 5. اگر خدا آنقدر قوي و شکستناپذیر است که میتواند بدون جنگ شما را بر کافران
پیروز گرداند (پس امیدوار باشید). *** قرآن کریم در آیات بیست و ششم و بیست و هفتم سورهي احزاب به جنگ بنی قُریظه و
پیروزي مسلمانان اشاره میکند و میفرماید: 26 و 27 . وَأَنزَلَ الَّذِینَ ظَاهَرُوهُم مِنْ أَهْلِ الْکِتَبِ مِن صَیَاصِیهِمْ وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الْرُّعْبَ
فِرِیقاً تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقاً* وَأَوْرَثَکُمْ أَرْضَ هُمْ وَدِیَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضاً لَّمْ تَطَؤُوها وَکَانَ اللَّهُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیراً و (خدا) کسانی
از اهل کتاب (: یهود) را که از آن (مشرك) ها پشتیبانی کردند از قلعههایشان فرو آورد و در دلهایشان وحشت افکند؛ در حالی
که دستهاي را میکشتید و دستهاي را اسیر میکردید.* و زمینهاي آنان و خانههایشان و اموالشان و زمینی را که بر آن گام ننهاده
بودید، به شما ارث داد؛ و خدا بر هر چیز تواناست. شأن نزول: حکایت کردهاند که پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از جنگ احزاب
به منزل آمد و فرشتهي وحی فرود آمدند و فرمان جنگ با یهودیان بنی قریظه را صادر کرد (چرا که آنان در جریان جنگ احزاب
عهد شکنی کرده، با سپاه مشرکان هم پیمانی نمودند). منادي از جانب پیامبر صلی الله علیه و آله ندا داد که قبل از نماز عصر تفسیر
قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 339 به سوي قلعههاي بنی قریظه حرکت کنید و مسلمانان به مدت بیست و پنج روز آنان را محاصره
کردند و در نهایت یهودیان شکست خوردند و غنایم زیادي به دست مسلمانان افتاد و مدینه از لوث وجود دشمنان لجوج و
عهدشکن پاك شد. آیات فوق پس از این ماجرا که در سال پنجم هجري اتفاق افتاد، فرود آمد و پیروزي مسلمانان را به عنوان یک
نکتهها و اشارهها: 1. یهودیان مدینه سه طایفه بودند که همگی در اثر عهدشکنی مجبور شدند مدینه را «1» . نعمت الهی معرفی کرد
ترك کنند: طایفهي اول بنی قینقاع بودند که در سال دوم هجري و طایفهي دوم بنی نضیر بودند که در سال چهارم هجري و
2. طایفهي «2» . طایفهي سوم بنی قُریظه بودند که در سال پنجم هجري در اثر عهدشکنی با مسلمانان درگیر و از مدینه اخراج شدند
بنی قُریظه با پیامبر و مسلمانان عهد بسته بودند که با دشمنان پیامبر همکاري نکنند و جاسوسی نیز ننمایند اما بنی قریظه در جنگ
احزاب با سپاه مشرکان همکاري کردند و نقش ستون پنجم را بازي نمودند و از زندگی مسالمتآمیز با مسلمانان سرباز زدند؛
بنابراین پیامبر صلی الله علیه و آله با آنان برخورد کرد و قلعههاي آنان را محاصره کرد و در نهایت آنان بدون قید و شرط تسلیم
شدند و پیامبر و یهودیان، داوري سعد بن معاذ را که از بزرگان مدینه بود، پذیرفتند؛ سعد حکم کرد که همهي کسانی که
عهدشکنی کرده و آمادهي جنگ با مسلمانان بودند کشته شوند و خانوادههایشان اسیر و اموالشان تقسیم گردد و گروهی که اسلام
به معناي قلعههاي محکم است و از « صَیاصی » 3. واژهي ص: 340 «3» . را پذیرفتند نجات یابند
تعبیرات آیه استفاده میشود که یهودیان قلعههاي خود را بر بلنديها ساخته بودند و از آن بالا از خود دفاع میکردند، ولی شکست
در مورد خانهها و زمینهاي یهودیان به خاطر آن است که مسلمانان در این « ارث » خوردند و به زیر کشیده شدند. 4. تعبیر به
جنگ، بدون زحمت غنایم فراوانی به دست آورند. همان اموالی که یهودیان سالها به وسیلهي استثمار مردم مدینه جمعآوري کرده
صفحه 106 از 137
بودند. 5. مقصود از سرزمینی که مسلمانان بدان جا گام ننهاده بودند، باغات اختصاصی و محافظت شدهي یهودیان و یا سرزمین
6. جنگ بنی قریظه براي مسلمانان نتایج مهمی در برداشت که عبارتاند از: الف) «1» . خیبر است که بعدها به دست مسلمانان افتاد
پاك شدن جبههي داخلی از دشمن در مدینه؛ ب) تقویت بنیهي مالی مسلمانان به وسیلهي غنایم؛ ج) تثبیت موقعیت حکومت
اسلامی و هموار شدن راه پیروزيهاي آینده. آموزهها و پیامها: 1. اگر کسی عهدشکنی کند و به حمایت دشمن مسلمانان برخیزد،
سزاي او اسارت و مرگ است. 2. خدا به وسیلهي وحشت اندازي در دل دشمنان، مسلمانان را یاري میکند و قلعههاي محکم را به
تصرف آنان درمیآورد. 3. مؤمنان وارثان اموال دشمنان اسلام میشوند. 4. به امدادهاي خدا در صحنههاي نبرد و پیروزي خود
بنگرید و به ص: 341 قدرت خدا پی ببرید. ***
خانواده پیامبر (ص)
قرآن کریم در آیات بیست و هشتم و بیست و نهم سورهي احزاب همسران پیامبر صلی الله علیه و آله را بین انتخاب زرق و برق دنیا
و سعادت اخروي آزاد میگذارد و میفرماید: 28 و 29 . یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِأَزْوَاجِکَ إِن کُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا فَتَعَالَیْنَ
أُمَتِّعْکُنَّ وَأُسَرِّحْکُنَّ سَرَاحاً جَمِیلًا* وَإِن کُنتُنَ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنکُنَّ أَجْراً عَظِیماً اي پیامبر! به
اگر زندگی دنیا و زیور آن را میخواهید، پس بیایید تا شما را بهرهمند سازم و شما را با آزادي نیکویی رها » : همسرانت بگو
«. سازم؛* و اگر خدا و فرستادهاش و سراي آخرت را میخواهید، خدا براي نیکوکارانِ از شما، پاداش بزرگی آماده ساخته است
شأن نزول: داستان نزول آیات فوق را این گونه حکایت کردهاند که پس از جنگ بنی قریظه و مانند آن که غنایم زیادي به دست
مسلمانان افتاد، همسران پیامبر صلی الله علیه و آله تقاضاهاي گوناگونی از ایشان میکردند و کنیز، پارچه، لباس مخصوص و مانند
آن میخواستند. پیامبر صلی الله علیه و آله که میدانست این درخواستها پایانی ندارد و رفاهزدگی با شأن رهبر اسلام سازگار
نیست، یک ماه از همسران خود کنارهگیري کرد، تا این که آیات فوق فرودآمد و همسران ایشان را بین زرق و برق دنیا و سعادت
اخروي مخیّر ساخت و پاسخ قاطعی به آنان داد. نکتهها و اشارهها: 1. در اوایل سورهي احزاب همسران پیامبر صلی الله علیه و آله به
افتخار بزرگی نایل شدند و مادران مؤمنان نامیده شدند، ولی بعد از آن که آنان تقاضاي زرق و برق دنیا را کردند، خداي متعال به
طور قاطع با آنان برخورد کرد و آنها را بین ص: 342 انتخاب دنیا و جدا شدن از پیامبر و بین ماندن
در کنار او و قانع بودن به زندگی ساده مخیّر کرد. 2. در طول تاریخ بشریت همسران پادشاهان و رهبران حکومتها بهترین زیورها
و کنیزها را براي خود انتخاب میکردند و در حالی که در جامعه افرادي فقیر و گرسنه زندگی میکردند آنان رفاهزدگی را پیشه
میساختند. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با این روش مخالف بود؛ چون این تبعیض ناروایی بود که با عدالت و روح تعالیم
اسلامی ناسازگار بود. 3. در این آیات به زنان پیامبر پیشنهاد شده است که اگر میخواهید پیامبر هدیهاي علاوه بر مهریه به شما
یعنی اگر دنیا و زرق و برق «1» . بدهد و شما را آزاد سازد، یعنی شما را طلاق دهد، یا این که به طور مخصوصی از شما جدا شود
آن را میخواهید، باید از رهبر اسلام جدا شوید، ولی در همان حال زندگی شما با هدیهاي مناسب تأمین میشود. 4. در این آیات
به زنان پیامبر پیشنهاد شده که با دو شرط میتوانید در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله بمانید: الف) خواهان خدا، پیامبر و سراي
آخرت باشید (و به دنبال زرق و برق دنیا نباشید بلکه پارسایی و زهد پیشه سازید). ب) ایمان و عشق کافی نیست بلکه باید در عمل
نیز از نیکوکاران باشید. 5. در این آیات وظیفهي زنان پیامبر صلی الله علیه و آله مشخص شده، اما در حقیقت راه همهي رهبران
الهی و همسران آنان روشن شده است. آري؛ کسی که میخواهد پیشواي اسلام باشد باید خود و خانوادهاش الگوي ایمان،
آخرتطلبی، زهد و پارسایی باشند و از موقعیت خویش براي رسیدن به زندگی مرفه مادي و جمعآوري ثروت و زیور دنیا سوء
استفاده نکنند. ص: 343 آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی با خانوادهي خویش صریح و شفاف
صفحه 107 از 137
صحبت کنند. 2. اگر خانوادهي رهبران الهی دنیا طلباند، از آنها به طرز شایستهاي جدا شوند. 3. خانوادهي رهبران اسلامی،
دنیاطلب نباشند، بلکه آخرتطلب و نیکوکار باشند. *** قرآن کریم در آیات سیام و سی و یکم سورهي احزاب به دو برابر بودن
پاداش و مجازات همسران پیامبر اشاره میکند و میفرماید: 30 و 31 . یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ مَن یَأْتِ مِنکُنَّ بِفَاحِشَ ۀٍ مُّبَیِّنَۀٍ یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ
ضِعْفَیْنِ وَکَ انَ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیراً* وَمَن یَقْنُتْ مِنکُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحاً نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَیْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقاً کَرِیماً اي زنان
پیامبر! هر کس از شما [کار] زشت آشکاري [به جا] آورد، براي او عذاب دو چندان افزوده میشود؛ و آن (کار) بر خدا آسان
است.* و هر کس از شما براي خدا و فرستادهاش با فروتنی فرمانبرداري کند و [کار] شایستهاي انجام دهد، پاداشش را دو بار به او
خواهیم داد؛ و روزيِ ارجمندي براي او آماده کردهایم. نکتهها و اشارهها: 1. این آیات اشاره دارد که کار خوب و بد زنان پیامبر
صلی الله علیه و آله همچون دیگران نیست و گناهان آنان چند برابر مجازات دارد و کارهاي نیک آنها چند برابر پاداش؛ زیرا از
طرفی این زنان در خانهي پیامبر صلی الله علیه و آله و منسوب به او هستند و هر کار بدي که انجام دهند به آبروي پیامبر صلی الله
علیه و آله ضربه میزند و او را ناراحت میسازد و از طرف دیگر این زنان الگوي زنان دیگر هستند و هر کار آنان الگو قرار
2. معیار افزایش پاداش و گناه، موقعیت اجتماعی و میگیرد و در جامعه شایع میشود. ص: 344
مقام و شخصیت افراد است؛ بنابر این این حکم شامل زنان پیامبر و همسران رهبران الهی و هر کس که داراي موقعیت و مقام
و ثواب «1» اجتماعی است میشود. در احادیث اسلامی آمده است که در مورد گناهان افراد دانشمند سختگیري بیشتري میشود
«3» . و در مورد اهلبیت علیهم السلام (و سادات) پاداش و کیفر افراد دو چندان میشود «2» افراد به اندازهي عقل آنان داده میشود
در این جا گناهان آشکار است که در جامعه افشا میشوند و مردم از آنها اطلاع مییابند و فساد بیشتري « فاحِشۀ » 3. مقصود از
. دارد. 4. تعبیر مضاعف و دو برابر، ممکن است براي تکثیر باشد؛ یعنی مجازات و پاداش زنان پیامبر چندین برابر خواهد بود. 5
مجازات چند برابر زنان پیامبر براي خدا آسان است؛ یعنی ارتباط آنان با پیامبر مانع عذاب آنان نخواهد بود و خدا با قاطعیت با آنان
برخورد میکند. 6. در این آیات دو شرط براي دو برابر شدن پاداش زنان پیامبر صلی الله علیه و آله قرار داده شده است: الف) آنان
در برابر خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله فروتن و مطیع باشند. ب) اهل عمل باشند و کارهاي شایسته انجام دهند و تنها ادعاي ایمان
تمام مواهب معنوي و مادي و علمی است که یکی از موارد آن بهشت است. تفسیر قرآن « رزق کریم » و اطاعت نکنند. 7. مقصود از
مهر جلد شانزدهم، ص: 345 آري؛ کسی که در خانهي شخصیتهاي الهی زندگی میکند یا از نزدیکان آنهاست، اگر فروتن و
مطیع باشد، میتواند استفادههاي علمی و معنوي زیادي از آنان ببرد که اینها رزق ارجمندي است، ولی اگر متکبّر و سرکش باشد،
خود را محروم میسازد هر چند در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله زندگی کند. آموزهها و پیامها: 1. هر کس به رهبران الهی
منتسب است و موقعیت اجتماعی دارد، بیشتر مراقب اعمال خود باشد که کیفر و پاداش او دو برابر است. 2. کارهاي زشتِ آشکار
وابستگان شخصیتها (الگوي مردم میشود و) مجازاتی دو چندان دارد. 3. اطاعت و کارهاي شایستهي نزدیکان شخصیتها
(سرمشق دیگران میشود و) پاداشی دو چندان دارد. *** قرآن کریم در آیهي سی و دوم سورهي احزاب به جایگاه همسران پیامبر
و شیوهي شایستهي گفتوگوي زنان با مردان اشاره میکند و میفرماید: 32 . یَا نِسَ اءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَ دٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا
تَخْ َ ض عْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِي فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلَا مَعْرُوفاً اي زنان پیامبر! (شما) همچون یکی از زنان (معمولی) نیستید؛ اگر
خودنگهداري میکنید، پس به نرمی (و ناز) سخن نگویید، تا کسی که در دلش (نوعی) بیماري است طمع ورزد؛ و سخنی پسندیده
بگویید. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه جایگاه و مسئولیت بزرگِ زنانِ پیامبر صلی الله علیه و آله بیان شده است. آنان از طرفی
منسوب به پیامبر صلی الله علیه و آله هستند و از طرف دیگر الگوي زنان مسلمان میشوند. ص: 346
آنها میتوانند دستورات خدا و پیامبر را در زندگی خود پیاده کنند و با تقوا باشند و سرمشق دیگران قرار گیرند. این مقام ممتازي
است که براي زنان عادي نبود. 2. در این آیه به زنان پیامبر صلی الله علیه و آله آموزش میدهد که چگونه با مردان بیگانه سخن
صفحه 108 از 137
بگویند. بانوان باید با مردان بیگانه جدّي، خشک و معمولی سخن بگویند و از شوخی و تعبیرات هوسانگیز پرهیز کنند تا افراد
یاد « کسانی که در دلشان بیماري است » بیماردل و شهوتران در مورد آنان طمع نورزند. 3. در این آیه از افراد هوسران با عنوان
شده است. این جمله اشاره به آن است که اگر شهوت انسان به صورت متعادل باشد آن انسان سالم است اما اگر کسی شهوتران و
هوسران باشد از حالت تعادل و سلامت خارج شده و گرفتار نوعی بیماري درونی و روانی شده است که در برخی مراحل به
4. مقصود از گفتار شایسته آن است که گفتار بیهوده و باطل و گناهآلود و مخالف حق نگویند و «1» . سرحدّ جنون جنسی میرسد
شایسته و نیکو و پسندیده و طبق عرف صحیح با مردان سخن بگویند. 5. هر چند مخاطب این آیه زنان پیامبر صلی الله علیه و آله
هستند اما مقصود همهي زنان مسلمان است و این آیه نوعی آموزش همگانی براي گفتوگوي زن و مرد بیگانه است. 6. سخن
گفتن زن و مرد بیگانه، اگر بدون هوسرانی و به طور شایسته باشد جایز است. آموزهها و پیامها: 1. زنان مسلمان میتوانند با مردان
2. هرگاه زنی هوسانگیز سخن بیگانه به طور شایسته و طبق عرف صحیح گفتوگو کنند. ص: 347
بگوید، خود را در معرض طمع بیماردلان قرار داده است. 3. زنان وابسته به شخصیتها و کسانی که جایگاه اجتماعی دارند مراقب
طرز سخن گفتن خود باشند. ***
آیه تطهیر
قرآن کریم در آیات سی و سوم و سی و چهارم سورهي احزاب شش دستور و برنامهي سازنده براي همسران پیامبر صلی الله علیه و
آله مشخص میسازد و با تأکید بر پاکی اهل بیت علیهم السلام میفرماید: 33 و 34 . وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَ اهِلِیَّۀِ
الْأُولَی وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً* وَاذْکُرْنَ مَا
یُتْلَی فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ وَالْحِکْمَ ۀِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ لَطِیفاً خَبِیراً و در خانههایتان قرار گیرید و همانند خودآرایی (دوران) جاهلیت
نخستین، (با زیورها) خودنمایی نکنید و نماز را برپا دارید و [مالیات زکات را بپردازید و خدا و فرستادهاش را اطاعت کنید؛ خدا
فقط میخواهد پلیدي را از شما خاندان (پیامبر) ببرد و کاملًا شما را پاك سازد.* و آنچه را در خانههاي شما از آیات خدا و
حکمت خوانده میشود یاد کنید؛ که خدا لطیفِ آگاه است. شأن نزول: داستان نزول این آیه را در منابع تفسیري شیعه و اهل سنت
این گونه حکایت کردهاند که پیامبر 9، علی، فاطمه، حسن و حسین: را فراخواند و عبایی بر آنان افکند و گفت: خدایا اینها خاندان
من هستند؛ آلودگی را از آنها دور کن و آنها را پاك گردان. پیامبر سه بار این جمله را تکرار کردند و در این هنگام این آیه فرود
ص: 348 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات پنج «1» . آمد و تطهیر و پاکی اهلبیت: را اعلام کرد
برنامهي سازنده براي همسران پیامبر مشخص شده است؛ برنامهها و دستوراتی که ابعاد مختلف زندگی آنان را در برمیگیرد و
جایگاه بلند آنان را به عنوان مادران امّت حفظ میکند و کمال میبخشد. 2. در این پنج برنامه، دو برنامهي اجتماعی براي حفظ
جایگاه و شخصیت آنان است و یک برنامهي عبادي براي ارتباط با خدا و یک برنامهي اقتصادي براي کمک به مردم و یک خط
به معناي وقار و سنگینی و متانت و کنایه از قرار گرفتن در خانه است؛ یعنی زنان پیامبر « قَرْنَ » . اساسی در پیروي از دستورات الهی. 3
صلی الله علیه و آله نباید هر روز در کوچه و بازار روان شوند و در همهي مسائل دخالت کنند تا مبادا بیماردلان از آنان در مسائل
به معناي آشکار شدن در برابر مردم است و مقصود از جاهلیت همان جاهلیت « تَبرُّج » .4 «1» . سیاسی و اجتماعی سوء استفاده کنند
یعنی زنان «2» . قبل از ظهور اسلام است. زنان در آن هنگام زینتها و زیورهاي خود را آشکار میکردند و حجاب درستی نداشتند
پیامبر نباید آن گونه که در جاهلیت مرسوم بود عمل کنند، بلکه لازم است حجاب خود را کاملًا رعایت کرده، زیورآلات خود را از
نامحرمان بپوشانند. 5. غیر از جاهلیت اول که قبل از اسلام بود، جاهلیت دومی نیز در راه است که در این عصر به ویژه در
کشورهاي غربی نمایان شده است. عصري که زنان وسیلهي تبلیغات کالاهاي سرمایه داران شدهاند و فرهنگ برهنگی در بشریت
صفحه 109 از 137
6. در این آیات در میان عبادات بر نماز و زکات تأکید شده است؛ چرا که ترویج میشود. ص: 349
اشاره به وحی قرآن است که در خانهي « آیات » نماز مهمترین وسیلهي پیوند با خداست و زکات پیوندي با مردم است. 7. واژهي
و میتوانست سرمشق و راهنماي زنان پیامبر صلی الله علیه و آله «1» پیامبر صلی الله علیه و آله تلاوت میشد و جنبهي اعجاز داشت
در این جا یا اشاره به دانشی است که در قرآن نهفته و یا اشاره به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و اندرزهاي « حکمت » . باشد. 8
یا به معناي صاحب لطف « لطیف » . حکیمانهي ایشان است که میتوانست روشنگر راه همسران پیامبر صلی الله علیه و آله باشد. 9
است و یا به معناي کسی که از دقایق امور آگاه است. اشاره به این که خدا نسبت به شما همسران پیامبر صلی الله علیه و آله لطف
10 . این دستورات و برنامهها خطاب به زنان پیامبر صلی الله علیه و آله است، اما در «2» . دارد و از دقیقترین کارهاي شما آگاه است
حقیقت برنامهاي براي همهي زنان است؛ همان طور که نماز و زکات مخصوص همسران پیامبر نیست اما در مورد آنان تأکید
بیشتري شده است. 11 . در میان جملات این دو آیه، آیهي تطهیر وجود دارد که به پاکی و عصمت اهل بیت علیهم السلام اشاره
کرده است. آیهي تطهیر مربوط به زنان پیامبر صلی الله علیه و آله نیست؛ چرا که: اولًا، تمام ضمیرهاي قبل و بعد آیه، مؤنث هستند،
ولی ضمیرهاي آیهي تطهیر مذکرند. ثانیاً، روایات زیادي در منابع تفسیري شیعه و اهل سنت آمده است که بیان میکند آیهي تطهیر
مخصوص پنج نفر، یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام است. تفسیر قرآن مهر جلد شانزدهم،
در این مورد مشهور است. بنابراین چنان که « حدیث کساء » و «1» ص: 350 بسیاري از این روایات را زنان پیامبر نیز حکایت کردهاند
در اصل به « رِجْس » . در این جا افراد مخصوصی از اهل خانهي پیامبر صلی الله علیه و آله هستند. 12 « اهل بیت » گفته شد، واژهي
معناي چیز ناپاك است، خواه ناپاکی از نظر طبع آدمی باشد یا بر اساس حکم شرع یا عقل و خواه پلیدي و آلودگی درونی باشد یا
ظاهري و در این جا به معناي هر گونه پلیدي و گناه است و تطهیر به معناي پاك ساختن است که در این جا تأکیدي بر نفی
شامل ارادهي تکوینی و تشریعی خدا میشود. ارادهي تشریعی همان قانونگذاري و « یُرید » 13 . واژهي «2» . آلودگی و پلیدي است
خواستن از مردم است. و ارادهي تکوینی، یعنی ارادهي وجودي و ایجاد چیزي به صورتی خاص. اما در این جا ارادهي تکوینی
مقصود است؛ چرا که ارادهي تشریعی مخصوص اهل بیت علیهم السلام نیست. پس مقصود آیه آن است که خدا علاوه بر هدایت و
ارشادات تشریعی، مقدمات و اسباب پاکی را براي فرهیختگان امت (: اهل بیت علیهم السلام) فراهم ساخته است، و میخواهد که
نیز « انّما » آنان پاك گردند. 14 . این آیه بر عصمت اهل بیت علیهم السلام دلالت دارد؛ زیرا ارادهي خدا تخلّفناپذیر است و واژهي
. براي حصر است و روشن میشود که ارادهي حتمی خدا فقط آن است که اهل بیت پاك شوند و از هر گونه پلیدي دور باشند. 15
معصوم بودن اهل بیت علیهم السلام به معناي جَ بر نیست، چون آنان علاوه بر لیاقت ذاتی و موهبتی از طرف خدا، داراي
شایستگیهاي اکتسابی ص: 351 هستند و با ارادهي خویش گناه نمیکنند و با این عصمت ارادي
میتوانند الگوي دیگران قرار گیرند. 16 . چرا آیهي تطهیر در لابهلاي آیات مربوط به زنان پیامبر قرار گرفته است و به وسیلهي
ضمایر و روایات از جملات قبل و بعد متمایز شده است؟ مفسران در پاسخ به این پرسش چند مطلب بیان کردهاند: الف) این
نخستین بار نیست که قرآن یک جملهي معترضه در لابهلاي آیات میآورد، براي مثال در آیهي سوم سورهي مائده نیز آیهي
به صورت معترضه بین آیات مربوط به غذاهاي حرام آمده است و این روش ادبیان عرب است که در اشعار آنان نیز نمونه « اکمال »
دارد؛ همان طور که در ادبیات فارسی و غیر آن نیز از این شیوه استفاده میشود تا مطلبی برجسته شود یا تذکري در لابهلاي مطلب
میخواهد به زنان پیامبر گوشزد کند که شما در کنار افرادي معصوم قرار دارید؛ پس « آیهي تطهیر » آورده شود. ب) قرآن با بیان
مراقب اعمال خود باشید؛ به عبارت دیگر عصمت اهل بیت پیامبر را به رخ همسران پیامبر میکشد، تا آنان را براي پذیرش
دستورات قبل و بعد این آیه بیشتر آماده کند، و لازمهي این مطلب آن بوده که آیهي تطهیر در کنار آیات مربوط به همسران
پیامبر صلی الله علیه و آله آورده شود. آموزهها و پیامها: 1. خانوادههاي رهبران الهی باید به برنامهها و دستورات الهی توجه
صفحه 110 از 137
بیشتري داشته باشند. 2. زنان متانت خود را حفظ کنند. 3. زنان پیرو خرافات جاهلیت نشوند. 4. زنان به نماز، زکات .. و استفاده از
آیات و حکمتها توجه بیشتري بنمایند. 5. اهل بیت علیهم السلام الگوي کامل پاکی هستند. *** تفسیر قرآن مهر جلد شانزدهم،
ص: 352
صفات ارزشمند و همگون زن و مرد
. قرآن کریم در آیهي سی و پنجم سورهي احزاب به صفات ارزشمند و همگون زن و مرد و پاداش آنان اشاره کرده، میفرماید: 35
إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ
وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَ َ ص دِّقِینَ وَالْمُتَ َ ص دِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ
اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً در حقیقت، مردان مسلمان و زنان مسلمان، و مردان با ایمان و زنان با ایمان، و مردان فرمانبردار [فروتن و
زنان فرمانبردار [فروتن ، و مردان راستگو و زنان راستگو، و مردان شکیبا و زنان شکیبا، و مردان فروتن و زنان فروتن، و مردان
صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده، و مردان روزهدار و زنان روزهدار، و مردانی که دامانشان را (در امور جنسی) حفظ میکنند و
زنانی که (دامان خویش را) حفظ میکنند، و مردانی که خدا را فراوان یاد میکنند و زنانی که (خدا را فراوان) یاد میکنند، خدا
براي آنان آمرزش و پاداش بزرگی آماده کرده است. شأن نزول: حکایت کردهاند که وقتی أسماء و همسرش جعفر از حبشه به
مدینه آمدند، اسماء از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید که: آیا چیزي در مورد زنان نازل شده است؟ و آنان پاسخ منفی
دادند. اسماء نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و به این مطلب اعتراض کرد. سپس این آیه فرودآمد و صفات همگون زن و مرد و
ص: 353 نکتهها و اشارهها: 1. در «1» . پاداش آنان را برشمرد و ارزش و فضیلت زنان را تأیید کرد
عصر جاهلیت قبل از اسلام، زنان از جایگاه و ارزش چندانی برخوردار نبودند، ولی با ظهور اسلام حقوق زنان بازگردانده شد.
آیهي فوق یکی از آیاتی است که بر این حقیقت مهر تأیید میزند. 2. در این آیه از ده صفت و ویژگی مردان و زنان به طور
همگون یاد شده و روشن ساخته است که مرد و زن از نظر انسانی و مقامات معنوي با همدیگر همسان هستند و اگر تفاوتهایی در
زمینههاي حقوقی وجود دارد، بر اساس تفاوتهاي طبیعی زن و مرد است که هر کدام فلسفهي خاص خود را دارد. ولی شخصیت
واقعی و ارزش روحی و معنوي زن و مرد، به ارزشهاي والاي دیگري است که زن و مرد در آنها مساوي هستند. 3. آیا مسلمان و
مؤمن تفاوتی دارند؟ پاسخ آن است که در قرآن کریم و احادیث اهل بیت علیهم السلام ایمان را امري قلبی معرفی کردهاند که در
«1» . کردار انسان ظاهر میشود، اما اسلام مرتبهاي پایینتر است که همان اقرار و گواهی به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله است
یعنی هر مؤمنی مسلمان نیز هست اما هر مسلمانی مؤمن نیست. 4. در این آیه به اطاعت همراه با فروتنی، راستگویی، صبر، خشوع،
و یاد فراوان « ذکر کثیر » روزه، پاكدامنی و یاد فراوان خدا اشاره شده است که همهي اینها از آثار عملی ایمان است. 5. مقصود از
خدا چیست؟ در احادیث اسلامی آمده است که نماز در دل شب و تسبیح حضرت زهرا علیها السلام (یعنی سی و چهار مرتبه اللَّه
ص: 354 البته «2» . اکبر، سی و سه مرتبه الحمد للَّهو سی و سه مرتبه سبحان اللَّه) ذکر کثیر است
. روشن است که این گونه احادیث مصداقهاي ذکر کثیر را برمیشمارند، وگرنه یاد فراوان خدا مراتب و مصادیق متعددي دارد. 6
در این آیه پاداش مردان و زنانی که چنین صفاتی دارند را آمرزش و پاداش بزرگ معرفی کرده است و وقتی خداي بزرگ چیزي
را بزرگ بخواند، دلیل بر دامنهي وسیع و عظمت آن است. آموزهها و پیامها: 1. زن و مرد در مسابقهي معنوي و ارزشهاي انسانی
و کسب پاداش و آمرزش الهی همگون هستند. 2. اسلام، ایمان، اطاعت، راستگویی، شکیبایی، فروتنی، بخشش، روزه، پاكدامنی
و یاد فراوان خدا، از صفات نیکو و ارزشهاي مشترك زنان و مردان است. 3. اگر خواهان آمرزش و پاداش بزرگ هستید این
صفات دهگانه را در وجود خود پیاده کنید. *** قرآن کریم در آیهي سی و ششم سورهي احزاب به تسلیم محض مردان و زنان
صفحه 111 از 137
مؤمن در برابر دستورات خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره میکند و میفرماید: 36 . وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَۀٍ إِذَا قَ َ ض ی اللَّهُ
وَرَسُولُهُ أَمْراً أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَ لَّ ضَ لَالًا مُّبِیناً و هیچ (حقّی) براي مرد با ایمان و زن با
ایمان نیست، که هنگامی که خدا و فرستادهاش (حکم) چیزي را تمام کنند، در کارشان اختیاري داشته باشند؛ و هر کس خدا و
فرستادهاش را نافرمانی نماید، پس حتماً به گمراهی آشکاري ص: 355 گمراه شده است. شأن نزول:
داشت. او غلامی بود که خدیجه علیها السلام به آن « زید » حکایت کردهاند که پیامبر صلی الله علیه و آله پسرخواندهاي به نام
حضرت بخشیده بود و پیامبر صلی الله علیه و آله وي را آزاد و سپس دختر عمهي خویش، زینب را براي زید خواستگاري کردند.
اما زینب که از خانوادهي بزرگ قریش بود، زیر بار ازدواج با غلامی همچون زید نمیرفت. و از آن جا که مصلحتی در این
ازدواج بود، آیهي فوق فرودآمد و هشدار داد که در برابر فرمان خدا و پیامبر تسلیم باشید و زینب تسلیم شد و این ازدواج سر
نکتهها و اشارهها: 1. بر اساس شأن نزولی که گذشت این آیه در مورد فرمان ازدواج زید و زینب نازل شده است تا «1» . گرفت
مقدمهي شکستن یک سنت جاهلی و خرافی باشد که در ذیل آیهي بعد توضیح میدهیم. اما این شأن نزول معناي آیه را منحصر در
این مورد نمیکند، بلکه یک قانون کلی را در مورد همهي مؤمنان بیان میدارد. 2. روح اسلام تسلیم مطلق بودن در برابر خدا و
پیامبر صلی الله علیه و آله است؛ چرا که اولًا، ما هر چه داریم از خداست از این رو باید از این رو باید تسلیم او باشیم. ثانیاً، خدا
آگاه و مهربان است و جز به مصلحت بشر فرمان نمیدهد. پس اطاعت ما از او همچون اطاعت بیمار از پزشک و فرزند از پدري
مهربان و حکیم است و گرنه او نیازي به فرمانبري ما ندارد. فاش میگویم و از گفتهي خود دلشادم بندهي عشقم و از هر دو جهان
آزادم (حافظ) ص: 356 آموزهها و پیامها: 1. تسلیم محض خدا و پیامبرش باشید. 2. انسان در برابر
فرمان خدا و پیامبر حقّ انتخاب دیگري ندارد. 3. نتیجهي مخالفت با خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله گمراهی است. ***
پیامبر (ص) و رسالت ها و قوانین
قرآن کریم در آیهي سی و هفتم سورهي احزاب به سنتشکنی بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله در جریان ازدواج با همسر پسر
خواندهاش اشاره میکند و میفرماید: 37 . وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِی فِی
نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مِبْدِیهِ وَتَخْشَ ی النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَ َ ض ی زَیْدٌ مِّنْهَا وَطَراً زَوَّجْنَاکَهَا لِکَیْ لَا یَکُونَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی
أَزْوَاجِ أَدْعِیَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً وَکَ انَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا و (یادکن) هنگامی را که به آن کس که خدا به او نعمت داده بود و (تو
و چیزي را در «! همسرت را براي خود نگاه دار و خود را از (عذاب) خدا حفظ کن » : نیز) به او نعمت داده بودي (: زید) میگفتی
دلت پنهان میداشتی که خدا آشکار کنندهي آن است؛ و از مردم میهراسیدي، در حالی که خدا سزاوارتر است که از او بهراسی؛
و هنگامی که زید نیاز (خویش) را از آن (زن) به پایان برد (و او را طلاق داد)، او را به ازدواج تو درآوردیم، تا هیچ تنگی (و
محدودیتی) براي مؤمنان (در ازدواج) با همسران پسرخواندههایشان نباشد، هنگامی که نیاز (خود) را از آنان به پایان بردند (و آنها
را طلاق دادند)؛ و فرمان خدا تحقق یافته است. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه ادامهي ماجراي ازدواج زینب (دختر عمهي پیامبر صلی
الله علیه و آله) با زید (پسر خواندهي پیامبر صلی الله علیه و آله) است که در ذیل آیهي قبل بیان شد. این ازدواج به فرمان و خواست
پیامبر صلی الله علیه و آله صورت گرفت و پس از مدتی در اثر ص: 357 ناسازگاري به طلاق منتهی
شد، سپس به دستور خدا، پیامبر صلی الله علیه و آله با زینب، همسر پسر خواندهاش ازدواج کرد تا روشن شود که ازدواج با همسر
پسرخوانده ممنوع نیست. 2. میان زید و زینب اختلاف به وجود آمده بود و در نهایت از همدیگر جدا شدند و خدا به خاطر درهم
شکستن یک سنت جاهلی (یعنی ممنوعیت ازدواج با همسران پسران) به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد که با زینب ازدواج
کند. 3. پیامبر صلی الله علیه و آله از مردم میترسید که مسألهي ازدواج با زینب را به طور علنی اعلام کند، البته این یک ترس
صفحه 112 از 137
طبیعی از شایعات اجتماعی بود. 4. پیامبر صلی الله علیه و آله بارها به زید سفارش کرده بود که همسرش زینب را نگاه دارد و طلاق
ندهد، ولی این سخنان مؤثر واقع نشده بود. 5. برخی از دشمنان اسلام مدعی شدهاند که ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله با زینب
ولی این سخن گزاف و تهمت بر پیامبر صلی الله علیه و آله است؛ چرا که: اولًا، «1» ، بر اساس میل جنسی و زیبایی زینب بوده است
پیامبر خود به خواستگاري زینب براي زید رفت و با توجه به این که زید غلام آزاد شده بود و زینب از خانوادهاي بزرگ، زیر بار
این ازدواج نمیرفت. اگر پیامبر صلی الله علیه و آله میخواست، میتوانست از اول زینب را براي خود خواستگاري کند و زینب هم
مایل به ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله بود. ثانیاً، زینب در میان خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله زندگی کرده بود و آن
حضرت از جمال و کمال او اطلاع داشت و چیزي نبود که بعد از ازدواج با زید روشن شود بلکه برخی همسران دیگر پیامبر صلی
الله علیه و آله از زینب بهتر بودند. ثالثاً، پیامبر با طلاق زینب و جدایی زید از او مخالف بود که در آیه بیان شده است. تفسیر قرآن
مهر جلد شانزدهم، ص: 358 رابعاً، همان طور که در این آیه بیان شده است این یک ازدواج الهی بود و خدا زینب را به ازدواج
خامساً، در این آیه هدف این ازدواج بیان «1» . پیامبر صلی الله علیه و آله درآورده بود و زینب به این عقد آسمانی افتخار میکرد
شده است که همان مبارزه با سنت خرافی جاهلی در مورد ممنوعیت ازدواج با همسر پسرخوانده است؛ پس هدف اساسی ازدواج
عشق شهوانی و جنسی نبوده است. 6. در این آیه از نعمت خدا بر زید یاد شده است، که همان نعمت ایمان و هدایت بود. زید
مؤمنی مخلص و پیشتاز بود و سرانجام از فرماندهان سپاه اسلام در جنگ موته شد و در همان جنگ به فیض شهادت رسید. 7. در
این آیه از نعمت پیامبر صلی الله علیه و آله بر زید یاد شده است که همان آزادي او بود؛ او بردهاي بود که خدیجه به پیامبر صلی الله
علیه و آله بخشیده و آن حضرت او را آزاد کرده بود. 8. ازدواج زینب و زید آغاز و انجامش سنت شکنی بود؛ زیرا ازدواج یک
زن از بزرگان عرب با غلامی آزاد شده سابقه نداشت و با مخالفت برادر زینب نیز روبهرو شده بود، ولی آنان این سنت غلط را
به معناي « وَطراً » شکستند و در پایان نیز پیامبر صلی الله علیه و آله سنت شکنی کرد و با همسر پسرخواندهاش ازدواج کرد. 9. تعبیر
به جاي طلاق به خاطر رعایت احترام زید و زینب بود. گویی آنان تا مدتی در « بینیازي » نیاز و حاجت مهم است. استفاده از تعبیر
آموزهها و پیامها: 1. اسلام با فرهنگهاي غلط مبارزه «2» . زندگی نیازمند هم بودند، سپس این نیاز برطرف شد و جدا شدند
میکند. 2. رهبران الهی شخصاً سنتهاي غلط و خرافی جامعه را درهم ص: 359 بشکنند (تا الگوي
دیگران شوند). 3. تا حد امکان جلوي فروپاشی زندگی زناشویی را بگیرید. 4. در مورد دستورات الهی از مردم نهراسید بلکه از
مخالفت خدا بپرهیزید. 5. برخی ازدواجهاي پیامبر صلی الله علیه و آله به دستور خدا و هدفدار بوده است. 6. مشکلات راه
ازدواجهاي حلال را برطرف کنید. 7. فرمان خدا حتماً انجام میشود (پس در برابر آن مقاومت نکنید). *** قرآن کریم در آیهي
سی و هشتم سورهي احزاب با دلداري به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، روش پیامبران الهی در سنت شکنی را تأیید میکند و
میفرماید: 38 . مَا کَانَ عَلَی النَّبِیِّ مِنْ حَرَجٍ فِیَما فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّۀَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَراً مَّقْدُوراً هیچ گونه
تنگیاي بر پیامبر، در آنچه خدا بر او واجب کرده، نیست؛ (این قانون و) روش خدا در مورد کسانی است که پیش از (این)
درگذشتند؛ و فرمان خدا به اندازهاي معیّن است. نکتهها و اشارهها: 1. پیامبران و رهبران الهی در مورد اجراي قوانین الهی نباید از
جوسازيهاي سیاسی و اجتماعی بهراسند، بلکه باید فرمان خدا را با قاطعیت اجرا کنند و بدانند که هیچ مشکلی براي آنان پیش
نخواهد آمد و از دست مخالفان هیچ کاري ساخته نیست. 2. روش پیامبران و امتهاي گذشته نیز چنین بوده است؛ یعنی آنان نیز با
سنتهاي غلط و خرافات اجتماعی مبارزه میکردهاند و با مخالفت برخی مردم، جوسازيها، شایعه پراکنیها و عیبجویی دشمنان
3. پیامبر اسلام صلی الله روبهرو میشدند ولی با مقاومت قانون الهی را اجرا میکردند. ص: 360
علیه و آله مصداق کامل این قاطعیت در اجراي فرمان الهی بود؛ از این رو در هنگام ازدواج با زینب، مردم را براي غذاي عروسی
تا همهي مردم از این ازدواج و اجراي فرمان خدا «1» فراخواند و آنچنان مهمانی داد که در مورد هیچ یک از همسرانش نداده بود
صفحه 113 از 137
اشاره « قَدَراً مَقدُوراً » اطلاع یابند و سنت غلط اجتماعی در مورد ممنوعیت ازدواج با همسر پسرخوانده در هم شکسته شود. 4. تعبیر
به حتمی بودن فرمان خدا و یا اشاره به رعایت حکمت و مصلحت (و برنامهریزي دقیق) در کارهاي خداست. البته بهتر است که
بگوییم آیه به هر دو مطلب اشاره دارد و فرمان خدا بر اساس حساب و برنامهریزي و حتمی است. آموزهها و پیامها: 1. دستورات
واجب الهی را اجرا کنید و از مشکلات آن نهراسید. 2. اجراي فرمان خدا و برخورد با فرهنگ زمانهي جاهلی و سنتهاي غلط و
خرافات، روش مستمر پیامبران الهی بوده است. 3. دستورات خدا، دقیق و قطعی است. *** قرآن کریم در آیهي سی و نهم سورهي
احزاب به شجاعت پیامآوران دین اشاره میکند و میفرماید: 39 . الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ وَکَفَی
بِاللَّهِ حَسِیباً (همان) کسانی که پیامهاي خدا را میرسانند و از او میهراسند و از هیچ کس جز خدا نمیهراسند؛ و حسابگري خدا
کافی است. ص: 361 نکتهها و اشارهها: 1. این آیه به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و همهي
مبلغان دینی اشاره میکند که از غیر خدا نترسند و از غوغاسالاري و جوّسازي مخالفان هراسی به دل راه ندهند و با شجاعت، پیام
موحّد چه زر ریزي اندر برش و یا تیغ هندي نهی بر سرش «1» . الهی را به مردم برسانند که این شرط پیروزي در تبلیغات دینی است
امید و هراسش نباشد زکس بر این است مبناي توحید و بس (سعدي) 2. مقصود از تبلیغ رسالتهاي الهی همان رساندن پیام خدا به
مردم است که به صورت وحی به پیامبر صلی الله علیه و آله رسیده و در قالب آیات و هشدار و بشارت و اندرز براي مردم بیان
به معناي ترس همراه با تعظیم و احترام است؛ آن حالتی که در هنگام درك عظمت خدا و ترس از دوري او « خشیّت » . میشود. 3
یعنی پیامبران از خدا میهراسند که مبادا مسئولیت خویش را به خوبی انجام ندهند و از او دورشوند. 4. ترس «2» ؛ حاصل میشود
«3» نداشتن پیامبر و مبلغان دینی در مورد رساندن پیام الهی است، و گرنه ترس طبیعی انسانها از صحنههاي وحشتآور در زندگی
. و یا ترس پیامبران از این که ایمان مردم متزلزل شود، مذموم نیست. ص: 362 آموزهها و پیامها: 1
پیامآوران الهی فقط از خدا میترسند، نه دیگران. 2. ترس از مردم مسیر تبلیغات و رسالت شما را تغییر ندهد. 3. از حسابگري خدا
بهراسید نه از حسابگري مردم. *** قرآن کریم در آیهي چهلم سورهي احزاب به خاتمیت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و بیپسر
بودن او اشاره میکند و میفرماید: 40 . مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِن رِّجَالِکُمْ وَلکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً
محمد پدرِ هیچ یک از مردان شما نیست؛ و لیکن فرستاده خدا و پایان بخش پیامبران است؛ و خدا به هر چیزي داناست. نکتهها و
داشته است که همگی قبل از بلوغ و « قاسم، طیب، طاهر و ابراهیم » اشارهها: 1. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله چهار پسر به نامهاي
مردان) بر آنان صادق نبود و نیز پیامبر صلی الله :) « رجال » از این رو نام «1» ؛ در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله از دنیا رفتند
داشت که فرزند حقیقی حضرت نبود. 2. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرزند پسري نداشت « زید » علیه و آله پسرخواندهاي به نام
تا جانشین ایشان شود و نبوّت را به ارث ببرد و نبوت سلطنتی گردد و فقط فرستادهي خدا و پایانگر نبوّت بود و شاید اشاره به علم
بیکران الهی در پایان آیه براي همین است که خدا مصالح بشر را میدانست و از این رو به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرزند
پسري نداد تا شبههاي در مورد خاتمیت او پیدا نشود. 3. در این آیه رابطهي نسبی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با مردم قطع شده
است ولی ص: 363 رابطهي معنوي و روحانی ایشان از طریق رسالت وصل شده است؛ یعنی پیامبر
من و » : اسلام صلی الله علیه و آله پدر جسمانی مردم نبود اما پدر روحانی آنان بود؛ از این رو در حدیث حکایت شده که فرمودند
به معناي چیزي است که به وسیلهي آن پایان داده میشود؛ از این رو به انگشتري یا « خاتم » .4 «1» .« علی پدران این امت هستیم
پیامبر اسلام صلی الله «2» . مهري که در پایان نامهها یا روي قفلها و مانند آن میزنند تا کسی آن را باز نکند، خاتم گفته میشود
علیه و آله پایانگر پیامبران و رسولان الهی بودند و مهر پایانی به خط نبوت زدند. 5. از این آیه و برخی آیات دیگر قرآن استفاده
که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله براي همهي مردم جهان آمده است و بعد از او پیامبري نیست؛ زیرا کلاسهاي «3» میشود
تربیتی و دینی بشریت در طول تاریخ به وسیلهي پیامبران کامل شد و آخرین کلاس توسط پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله برگزار
صفحه 114 از 137
شد. 6. در احادیث اسلامی نیز مسألهي خاتمیت پیامبر اسلام بیان شده و روشن گشته است که احکام ثابت دین اسلام تا روز
7. خاتمیت پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر کامل شدن دین توسط ایشان و بلوغ فکري بشر است؛ یعنی «4» . رستاخیز پابرجاست
اسلام برنامهاي جامع است که میتواند سعادت بشر را در دنیا و آخرت تا ابد تأمین کند و مردم نیز به آن حد از بلوغ فکري و
فرهنگی رسیدهاند که دین اسلام و قرآن را حفظ کنند و به اصول و برنامههاي آن عمل کنند و مسیر تکاملی خویش را بدون نیاز به
وحی جدید و شریعت تازه ادامه دهند. ص: 364 به عبارت دیگر، پیامبران پیشین هر کدام قسمتی از
. نقشهي سعادت بشر را به اندازهي ظرفیت فکري مردم عصر خویش آوردند ولی پیامبر اسلام نقشهي کامل سعادت بشر را آورد. 8
نقش امامت و رهبري دینی بعد از خاتمه یافتن نبوّت چیست؟ پاسخ آن است که نیاز به امام در چند مورد است: اول، نظارت بر
اجراي دین؛ دوم، بیان جزئیات دین؛ و سوم، راهنمایی مردم و دستگیري در راه ماندگان. بنابر این، نیاز به امامت ضروري است و
9. چگونه دین ثابت اسلام با نیازهاي متغیّر بشر تا رستاخیز سازگار میشود؟ اولًا، اسلام یک سلسله اصول کلی «1» . ادامه مییابد
بیان کرده که میتواند بر نیازهاي متغیّر بشر منطبق شود و پاسخ گوي آنها باشد؛ براي مثال، اصل وفاي به عقد و پیمان که شامل
معاملات قدیمی و مسائلی همچون بیمه و مصادیق جدید دیگر میشود. ثانیاً، اختیارات حکومت اسلامی، از طریق اصل مترقی
ولایت فقیه، بسیاري از مشکلات جامعه را در چهار چوب کلی اسلام حل میکند. ثالثاً، باز بودن راه اجتهاد و استنباط احکام از
منابع اسلامی، میتواند پاسخگوي پرسشهاي جدید بشر باشد. رابعاً، قرآن کریم داراي بطنها و لایهها و مصادیق مختلف است که
در هر زمان مطالب جدید از آن کشف میشود و بر رخدادهاي آن عصر تطبیق میگردد و پاسخگوي نیازهاي زمان است. 10 . هر
چند نبوّت در عصر ما خاتمه یافته است و فرشتهي وحی بر کسی نازل نمیشود تا وحی تشریعی و شریعت تازه بیاورد، ولی ارتباط
انسانها با عالم ص: 365 غیب قطع نشده است و گاهی سروش الهامات و اشراقات الهی بر قلبهاي
مستعد فرود میآید و ارتباط معنوي بشر با ماوراء الطبیعۀ برقرار میشود. آموزهها و پیامها: 1. پیامبر اسلام فرزند پسري نداشت (تا
نبوّت سلطنتی گردد). 2. پیامبر اسلام را پایانگر نبوّت بدانید (ولی اسلام را متوقف و جامد ندانید). *** قرآن کریم در آیات چهل
و یکم و چهل و دوم سورهي احزاب مؤمنان را به یاد فراوان خدا و تسبیح او فرا میخواند و میفرماید: 41 و 42 . یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا
اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً* وَسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَأَصِ یلًا اي کسانی که ایمان آوردهاید! خدا را با یادمانی فراوان یاد کنید؛* و صبحگاهان و
به معناي یاد فراوان خداست. این تعبیر مصادیق « ذِکر کَثیر » . عصرگاهان [و شب هنگام او را تسبیح گویید. نکتهها و اشارهها: 1
فراوانی دارد؛ از جمله: نماز خواندن، تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام و یاد لفظی، قلبی و عملی خدا در همهي صحنههاي
زندگی. 2. روایت شده که یکی از صحابیان از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: با فضیلتترین مردم در روز رستاخیز نزد خدا
3. از امام صادق علیه السلام روایت شده است که هر چیزي «1» «. کسانی که خدا را فراوان یاد میکنند » : کیست؟ حضرت پاسخ داد
ص: 366 و نیز از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده «2» . حدّي دارد مگر یاد خدا که انتها ندارد
4. مقصود از تسبیح و تنزیه خدا در صبح و «1» . که خدا به هر کس زبانی ذاکر عطا کند، خیر دنیا و آخرت را به او عطا کرده است
البته ممکن است که زمان صبح و «2» . عصر، همان استمرار تسبیح اوست که یکی از مصادیق آن نماز صبح و عصر و مانند آن است
عصر تأثیري خاص داشته باشد و این ظرف زمانی براي تسبیح حق مطلوبتر باشد. 5. یاد خدا در همه حال همچون آبی روح انسان
را سیراب میکند و جان او را آرامش میبخشد. یاد موجودي بدون نقص و با کمالات عالی، این اوصاف را در انسان زنده میکند
و رشد میدهد. یاد خدا انسان را از گناه و آلودگی دور میدارد. 6. ذکر محبوب، حجابها را بر میدارد و درهاي ملکوت را باز
میکند: امام خمینی رحمه الله در این مورد مینویسند: پس اي عزیز! ... اگر طالب کمالات صوریّه ومعنویّه هستی و سالک
«3» ... . طریقآخرت ومسافر و مهاجر الی اللَّه هستی، قلب را عادت بده به تذکر محبوب و دل را عجین کن با یاد حق تبارك و تعالی
آري؛ با ذکر حقیقی، حجابهاي بین عبد و حق خَرق [: پاره شود و موانع حضور مرتفع گردد و قسوت [: سختی و غفلت تفسیر
صفحه 115 از 137
قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 367 قلب برداشته شود و درهاي ملکوت اعلی به روي سالک باز شود و ابواب لطف و رحمت حق به
روي او گشوده گردد. ولی عمده آن است که قلب در آن ذکر زنده باشد و مرده نباشد و با مردگان انس نگیرد و آنچه غیر حق و
آموزهها و پیامها: 1. از یاد خدا غافل نشوید. 2. مداومت بر ذکر و تسبیح خدا نیکوست. «1» . وجه مقدس اوست، از مردگان است
*** ص: 368 ذکر در قرآن و حدیث الف) ذکر عبارت است از یاد خدا که گاهی به صورت لفظی
2. اي مؤمنان! فراوان خدا را .( و گاهی قلبی و گاهی در عمل است. ب) اهمیت ذکر: 1. یاد خدا بالاترین ذکر است (عنکبوت، 45
4. تجارت و معامله شما را مشغول نکند و از یاد .( 3. ثروت و فرزند شما را از یاد خدا باز ندارد (منافقون، 9 .( یاد کنید (احزاب، 41
6. نماز را براي یاد .( 5. یاد خدا در حال ایستاده و نشسته و خوابیده نیکوست (نساء، 103 و آلعمران، 191 .( خدا باز ندارد (نور، 37
8. خدا را مخفیانه در دل بخوانید .( 7. در برابر دشمن (در میدان جنگ) زیاد یاد خدا کنید (انفال، 45 .( خدا به پا دارید (طه، 14
اگر بندهاي در هر روز » . ج) ذکر کثیر چیست؟ 1 «1» .( علی علیه السلام ) «. ذکر لذت دوستداران (خدا) است » .9 .( (اعراف، 205
تسبیح حضرت زهرا علیها السلام از » .2 «2» .( امام صادق علیه السلام ) «. صد مرتبه پروردگارش را یاد کند، این ذکر کثیر است
تذکر: تسبیح حضرت زهرا علیها السلام 34 مرتبه اللَّه اکبر و 33 مرتبه «3» .( امام صادق علیه السلام ) «. مصادیق ذکر کثیر است
الحمدللَّه و 33 مرتبه سبحان اللَّه است. ص: 369 د) پیامدهاي ذکر: 1. با یاد خدا دلها آرامش
.3 .( 2. هر کس خدا را یاد کند خدا او را یاد میکند (بقره، 153 .( میگیرد (و بهداشت روانی انسان تأمین میشود.) (رعد، 28
ذکر موجب آبادي و حیات و نور قلب، نیکوشدن کارها در آشکار و پنهان، اصلاح قلب، قوّت روح و شرح صدر میشود و کلید »
پیامبر اکرم صلی الله علیه و ) «. هر کس زیاد یاد خدا کند محبتش زیاد میشود » .4 «1» .( امیرالمؤمنین علی علیه السلام ) «. صلاح است
ه) موانع یاد خدا: 1. شیطان میخواهد به وسیلهي شراب و قمار دشمنی بین شما ایجاد کند و شما را از یاد خدا و نماز باز «2» .( آله
. و) آثار روي برتافتن از ذکر: 1 «3» .( امام علی علیه السلام ) «. پیروي از شهوت انسان را از یاد خدا بازمیدارد » .2 .( دارد (مائده، 91
2. یکی از نشانههاي منافقان آن است که کمتر خدا را یاد میکنند (نساء، .( هر کس از یاد خدا بازماند زیانکار است (منافقون، 9
4. هر کس .( 3. هر کس از یاد خدا روي گرداند، زندگی سختی خواهد داشت و در رستاخیز کور محشور میشود (طه، 124 .(142
از یاد خداي مهرگستر روي برتابد، شیطانی به سراغ او میآید و همنشین او میگردد (زخرف، 36 ). تفسیر قرآن مهر جلد شانزدهم،
ص: 370 قرآن کریم در آیات چهل و سوم و چهل و چهارم سورهي احزاب به درود خدا و فرشتگان بر مؤمنان و لطف و پاداش
الهی براي آنان اشاره میکند و میفرماید: 43 و 44 . هُوَ الَّذِي یُ َ ص لِّی عَلَیْکُ مْ وَمَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُم مِنَ الظُّلُمَ اتِ إِلَی النُّورِ وَکَ انَ
بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً* تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً کَرِیماً او کسی است که (خود) و فرشتگانش براي شما دعا میکنند (و
رحمت میفرستند،) تا شما را از تاریکیها به سوي نور خارج کند؛ و نسبت به مومنان مهرورز است.* زنده بادِ آنان در روزي که او
را ملاقات میکنند سلام است؛ و براي آنان پاداش ارجمندي آماده کرده است. نکتهها و اشارهها: 1. این آیات بشارت بزرگی براي
مؤمنان است و به آنان نوید میدهد که از طرف معشوق کشش نیرومندي وجود دارد، تا کوشش عاشق به جایی برسد. 2. مقصود
و «1» از صلوات و درود خدا بر مؤمنان همان توجه و عنایت خاص الهی است که به صورت رحمت مستمر بر آنان فرو میفرستد
درود فرشتگان نیز استغفار و تقاضاي رحمت الهی است. 3. عنایت و رحمت خاص خدا و فرشتگان نسبت به مؤمنان آنان را از
تاریکیهاي شرك، کفر، نفاق، شهوات و وسوسههاي شیطانی بیرون میآورد و آنان را به نور یقین، علم، ایمان، اطمینان و تسلط بر
به معناي دعا براي سلامت و زندگی دیگران است و این سلام و تحیّت نشانهي سلامتی از هر « تحیّت » . نفس رهنمون میگردد. 4
گونه عذاب، درد و ناراحتی است. 5. مقصود از تحیّت و سلام در این آیه، همان زندهباد و سلام مؤمنان به یکدیگر و یا سلام و
ص: 371 ولی بعید نیست که هر دو مقصود آیه باشد؛ یعنی جوّ حاکم بر «2» . زندهباد فرشتگان است
مؤمنان و فرشتگان در آخرت سلام و سلامتی است. 6. مقصود از روز ملاقات، همان روز رستاخیز است که حجابها کنار میرود
صفحه 116 از 137
آموزهها و پیامها: 1. خدا و فرشتگان به «1» . و افراد با چشم دل خدا را ملاقات میکنند و محضر او را با علم شهودي درك میکنند
. مؤمنان عنایت و رحمت خاص دارند. 2. خدا و فرشتگان زمینهي برطرف شدن تیرگیها و نورانی شدن شما را فراهم میکنند. 3
مؤمن شوید تا زندهباد و سلام و پاداش ارجمند شامل حال شما شود. *** قرآن کریم در آیات چهل و پنجم و چهل و ششم
سورهي احزاب به شش صفت نورانی پیامبر صلی الله علیه و آله و اهداف رسالت او اشاره میکند و میفرماید: 45 و 46 . یَاأَیُّهَا النَّبِیُّ
إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً* وَدَاعِیاً إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجاً مُّنِیراً اي پیامبر! در حقیقت، ما تو را گواه و مژدهآور و هشدارگر
فرستادیم؛* و (تو را) فراخواننده به سوي خدا، با رخصت او، و چراغی روشنیبخش (فرستادیم). نکتهها و اشارهها: 1. طبق آیات
یعنی اعمال مسلمانان بر «2» ؛ قرآن، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله شاهد اعمال امت خویش و گواه اعمال پیامبران پیشین است
و از طرف دیگر «1» پیامبر صلی الله علیه و آله (و ص: 372 امامان علیهم السلام) عرضه میشود
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با اوصاف و برنامههایش گواه حقانیّت مکتب اسلام است. 2. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله هم
بشارتگر و هم هشدارگر است. در برنامههاي تربیتی لازم است که با بیان نعمتها و مژدهرسانی افراد را به سوي آنها تشویق کنیم و
نیز با بیان عذاب الهی بدکاران را بترسانیم تا دست از خلافکاري بردارند. بشارت و هشدار باید همراه هم باشد؛ زیرا نیمی از وجود
انسان طالب منفعت و نیم دیگر دفع کنندهي ضرر است. 3. پیامبر صلی الله علیه و آله دعوت کننده به سوي خداست و این مرحلهاي
بعد از هشدار و بشارت است؛ چرا که اینها وسایلی براي آماده کردن افراد براي پذیرش حق است و هنگامی که فرد آماده شد، به
سوي حق دعوت میشود. 4. در این آیه بر رخصت و فرمان الهی تأکید شده است؛ یعنی دعوت پیامبران به فرمان خداست و آنها
به معناي نورافشان است. این تعبیر « مُنیر » به معناي چراغ و « سراج » . چیزي از خود ندارند و بدون رخصت الهی گامی برنمیدارند. 5
شاید اشاره به معجزات و دلایل حقانیّت پیامبران باشد. 6. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله چراغ روشنیبخش است که دلها را به
سوي خود جذب میکند و تاریکیهاي شرك و کفر را از آسمان روح انسان میزداید و شبپرستان را دور میسازد. اي ماه که در
گردش، هرگز نشوي لاغر انوار جلال تو بدریده ضلالت را (کلیات شمس) 7. نور مایهي رشد گلها و عامل جمع شدن افراد در
گرد آن و مایهي آرامش افراد درستکار و فرار افراد خلافکار است. آري؛ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله عامل رشد و حرکت
مردم و محور وحدت و مایهي آرامش مؤمنان است و نور وجود او دزدان ایمان و دین را فراري میدهد. تفسیر قرآن مهر جلد
شانزدهم، ص: 373 آموزهها و پیامها: 1. صفات برجسته و نورانی پیامبر صلی الله علیه و آله را بشناسید (تا از وجود ایشان بیشتر
بهرهمند شوید). 2. در برنامهي تربیتی اسلام هشدار و بشارت با هم است. 3. رهبران الهی گواه (و الگوي) مردم باشند. 4. رهبران
الهی ستارههاي نورافشان آسمان هدایت هستند. 5. دعوت به خدا هم، با اجازهي خدا باشد. 6. مردان الهی (مردم را) به سوي خدا
بخوانند (نه به سوي خود). *** قرآن کریم در آیات چهل و هفتم و چهل و هشتم سورهي احزاب، چهار دستور سازنده به پیامبر
صلی الله علیه و آله میدهد و میفرماید: 47 و 48 . وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ بِأَنَّ لَهُم مِّنَ اللَّهِ فَضْ لًا کَبِیراً* وَلَا تُطِعِ الْکَ افِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ وَدَعْ
أَذَاهُمْ وَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ وَکَفَی بِاللَّهِ وَکِیلًا و مؤمنان را مژده ده به اینکه از طرف خدا بخششی بزرگ براي آنان (فراهم) است.* و از
کافران و منافقان اطاعت نکن و آزار (هاي) آنان را رهاکن (و از آنها درگذر،) و بر خدا توکّل کن؛ و کارسازي خدا کافی است.
نکتهها و اشارهها: 1. خدا علاوه بر پاداشی که به اعمال مؤمنان میدهد، بخششهاي اضافی نیز براي آنان خواهد داشت؛ همان طور
که در آیات دیگر آمده که گاهی یک عمل نیک را تا ده برابر پاداش میدهد. 2. اگر پیامبر صلی الله علیه و آله از کافران و
منافقان اطاعت نمیکند و بر خدا توکّل میکند پس چرا در این آیات این دستورات به آن حضرت داده شده است؟ پاسخ آن است
که اولًا، این دستورها براي تأکید و هشدار است که پیامبر مراقب خطر وسوسهها و توطئههاي منافقان و کافران باشد. ثانیاً، این
دستورها نوعی سرمشق براي مؤمنان است و در حقیقت روي ص: 374 سخن با همهي مؤمنان است.
3. خطر کافران و منافقان در تاریخ اسلام بر کسی پوشیده نیست. آنان از هر فرصتی براي ضربه زدن به اسلام و به انحراف کشیدن
صفحه 117 از 137
مسلمانان بهره میبرند و بارها به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله امتیازات مالی و مقامهاي حسّاس و زنان زیبا پیشنهاد کردند. 4. در
این آیات به آزارهاي کافران و منافقان نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره شده است. اذیتهایی همچون زخم زبانها،
جسارتها، آزارهاي بدنی، محاصرهي اقتصادي و جنگ که به وسیلهي آنها پیامبر صلی الله علیه و آله را تحت فشار قرار دادند که
ولی پیامبر صلی الله علیه و آله در برابر همهي آنها مقاومت کرد و بر خدا «1» . به برخی موارد آنها در قرآن نیز اشاره شده است
توکّل نمود. آموزهها و پیامها: 1. خدا علاوه بر پاداش، بخششهاي بزرگی به مؤمنان میدهد. 2. رهبران الهی با مژدهرسانی، مؤمنان
را دلگرم و تشویق کنند. 3. در برابر آزارهاي مخالفان مقاومت کنید و پیرو آنان نشوید. 4. کارسازي بهتر از خدا وجود ندارد، پس
بر او توکّل کنید. *** قرآن کریم در آیهي چهل و نهم سورهي احزاب به زنانی که عدّهي طلاق ندارند اشاره میکند و با سفارش
در مورد آنها میفرماید: 49 . یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَکَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَ ا لَکُمْ عَلَیْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ
تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحاً جَمِیلًا اي کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که زنان با ایمان را به همسري گرفتید، سپس قبل
از تماس با آنان، طلاقشان دادید، پس براي شما هیچ عدّهاي که آن را بشمارید، بر عهدهي آنان نیست؛ پس آنان را (با هدیهاي)
بهرهمند کنید و با آزادي نیکویی رهایشان سازید. ص: 375 نکتهها و اشارهها: 1. عدّه نگاه داشتن
زنان بدان معناست که زن پس از طلاق مدتی صبر میکند، سپس ازدواج مجدد میکند. از این آیه استفاده میشود که این مطلب
زیرا ممکن است زنی که همسر کسی بوده سپس طلاق داده شده، آبستن باشد و اگر بلا فاصله پس از ؛«1» حقّی براي شوهر است
طلاق ازدواج کند سرنوشت فرزند او نامعلوم میشود؛ علاوه بر آن که مدتِ عدّه به زن و مرد فرصت میدهد که به دور از
2. مسألهي عدّه نگاه داشتن «2» . هیجانات در مورد جدا شدن از همدیگر بیشتر فکر کنند و چه بسا که در این مدت پشیمان شوند
زنان قبلًا براي مسلمانان بیان شده بود، و در سورهي بقره آیهي 228 این مطلب تصریح شده که زنان مطلّقه باید پس از طلاق به
مدت سه مرتبه عادت ماهیانه (و پاك شدن) انتظار بکشند و عدّه نگاه دارند، سپس اگر خواستند، ازدواج مجدد کنند. و اینک در
این آیه یک دسته از زنان مطلقه را استثنا کرده و بیان نموده است که اگر زنان مطلقه قبل از طلاق آمیزش نکرده باشند لازم نیست
که عدّه نگاه دارند. 3. در این آیه به مردان دستور میدهد که در هنگام طلاق دادن این گونه زنان هدیهي مناسبی به آنان بدهند.
برخی مفسران احتمال دادهاند که این حکم مخصوص مواردي است که مهریهاي براي زن مشخص نشده باشد، وگرنه هنگام طلاق
ولی برخی فقها و مفسران فرمودهاند که دادن هدیه در صورت تعیین مهریه، مستحب و در «. پرداخت نصف مهریه واجب میشود
4. مقدار هدیهاي که به زن مطلّقه داده میشود، به اندازهي متعارف و بر اساس توانایی شوهر «4» . صورت عدم تعیین، واجب است
5. سفارش شده که همسر است که شامل مواردي همچون لباس، خانه و پول میشود. ص: 376
. مطلّقه را با آزادي نیکویی رها کنید؛ یعنی همراه با محبت و احترام و بدون خشونت و ظلم از او جدا شوید. آموزهها و پیامها: 1
اسلام حامی حقوق زنان است. 2. مردان حقوق زنان را رعایت کنند. 2. حتی پس از طلاق، رعایت حال همسر قبلی خود را بکنید و
به او هدیه بدهید و با او خوشرفتاري کنید. 3. عدّه حق شوهر است، ولی برخی زنان بعد از طلاق عدّه ندارند. *** قرآن کریم در
آیهي پنجاهم سورهي احزاب به زنانی که همسري آنان براي مؤمنان جایز است و نیز مورد خاص پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره
میکند و میفرماید: 50 . یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَکَ أَزْوَاجَکَ اللَّاتِی آتَیْتَ أُجُورَهُنَ وَمَا مَلَکَتْ یَمِینُکَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَیْکَ وَبَنَاتِ
عَمِّکَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِکَ وَبَنَاتِ خَالِکَ وَبَنَاتِ خَالاتِکَ اللَّاتِی هَاجَرْنَ مَعَکَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَۀً إِن وَهَبَتْ نَفْسَ هَا لِلنَّبِیِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِیُّ أَن
یَسْتَنکِحَهَا خَالِصَۀً لَّکَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَیْهِمْ فِی أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ لِکَیْلَا یَکُونَ عَلَیْکَ حَرَجٌ وَکَانَ اللَّهُ
غَفُوراً رَّحِیماً اي پیامبر! در واقع، ما براي تو حلال کردیم همسرانت را که مَهرشان را پرداختهاي، و آنچه (از کنیزان) که مالک
شدهاي از آنچه (از غنایم و انفال) که خدا به تو بازگردانده است و دختران عمویت و دختران عمههایت و دختران داییات و
دختران خالههایت، که با تو مهاجرت کردند؛ و (نیز حلال کردیم) زنِ با ایمان را، در صورتی که خودش را به پیامبر ببخشد، اگر
صفحه 118 از 137
پیامبر بخواهد که او را به همسري برگزیند؛ در حالی که (چنین ازدواجی) مخصوص توست، نه سایر مومنان؛ به یقین، میدانیم آنچه
را واجب کردیم براي آنان در مورد همسرانشان و آنچه (از کنیزان) مالک شدهاند. (این اجازهي ازدواج) بدین خاطر است که هیچ
تنگی (و محدویتی) بر تو نباشد؛ و خدا بسیار آمرزندهي مهرورز است. ص: 377 نکتهها و اشارهها:
1. مقصود از زنانی که مهریهي آنان را پرداختهاید، زنان غیر خویشاوند هستند. البته پرداخت اصل مهریه واجب است اما پرداخت
اموالی « ما أفاءَ اللَّه » فوري آن واجب نیست و زن و شوهر میتوانند با توافق همدیگر پرداخت آن را به تأخیر اندازند. 2. مقصود از
است که بدون زحمت به دست میآید؛ از این رو به غنایم جنگی، انفال (یعنی ثروتهاي طبیعی و عمومی مسلمانان) گفته میشود.
که پیامبر آنان را از بردگی آزاد «1» گفته شده که برخی از زنان پیامبر صلی الله علیه و آله همچون صفیه و جویریه از انفال بودند
. کرد و به ازدواج خود پذیرفت که این عمل در راستاي مبارزهي اسلام با بردهداري و شخصیت دادن به بردگان آزاد شده بود. 3
مقصود از دختران خالههایی که همراه پیامبر صلی الله علیه و آله مهاجرت کردند، دختران با ایمان آنها هستند؛ چرا که هجرت در
آن زمان یکی از نشانههاي ایمان افراد و نیز امتیاز و نشانهي زنان با شخصیت بود که لایق همسري پیامبر را داشتند. از جملهي این
. دختر خالهها همان زینب همسر زید بود که در اوایل سورهي احزاب ماجراي ازدواج او با پیامبر صلی الله علیه و آله بیان شد. 4
برخی از زنان با ایمان خود را به پیامبر صلی الله علیه و آله میبخشیدند و مهریهاي از حضرت نمیخواستند، هدف این زنان آن بود
که شرافت همسري با پیامبر صلی الله علیه و آله را پیدا کنند. گفته شده که میمونه، زینب دختر خزیمه و ام شریک و خوله از این
5. از نظر فقه اسلامی زنی حق ندارد خود را به دیگري ببخشد یا بدون مهریه زنان بودهاند. ص: 378
از آیه استفاده میشود این حکم که «1» . به ازدواج مردي درآید و ازدواج اگر بدون مهریه صورت گیرد، مهر المثل واجب میشود
و بخشش و بدون مهریه به ازدواج مردي درآورد مخصوص پیامبر صلی الله علیه و آله است. 6. در برخی « هِبه » زنی خود را با لفظ
خود را به پیامبر صلی الله علیه و آله بخشید و همسر او شد، عایشه اعتراض کرد و « خوله » روایات تاریخی آمده است که هنگامی که
گفت: چرا برخی زنان بدون مهر خود را در اختیار ازدواج قرار میدهند. و آیهي فوق بدین مناسبت فرود آمد و عایشه رو به سوي
تو نیز اگر از خدا » : و پیامبر فرمود «. میبینم که خدا به سرعت مقصود تو را انجام میدهد » : پیامبر صلی الله علیه و آله کرد و گفت
7. از این آیه فلسفهي تعدد زوجات پیامبر صلی الله علیه و آله روشن میشود «2» .« اطاعت کنی مقصودت را به سرعت انجام میدهد
که همان رفع برخی مشکلات و محدودیتها از دوش پیامبر صلی الله علیه و آله بوده است؛ یعنی ازدواجهاي پیامبر صلی الله علیه و
آله با برخی زنان، مشکلات سیاسی و اجتماعی ایشان را برطرف و راه پیشرفت اسلام را هموار میکرد؛ قبایل عرب نسبت به پیوند
خویشاوندي حساس بودند و از این رو برخی ازدواجهاي پیامبر صلی الله علیه و آله سیاسی و براي جلب دوستی قبایل بود و برخی
دیگر براي سنتشکنی در مورد ازدواج با همسر پسر خوانده و زنان کنیز بود. و در برخی موارد به صرف خواستگاري بسنده
میکردند، تا رابطهي اجتماعی ایشان با قبایل دیگر محکمتر شود. آري؛ پیامبر صلی الله علیه و آله مردي شهوتران نبود؛ چرا که
در اوج جوانی تا حدود پنجاه سالگی یک همسر داشت و اکثر زنانی که در ده سال آخر عمر گرفت زنان بیوه بودند. تفسیر قرآن
مهر جلد شانزدهم، ص: 379 آموزهها و پیامها: 1. زنان حلال را بشناسید و با آنان ازدواج کنید (تا به حرام و خطا نیفتید). 2. برخی
ازدواجها مخصوص پیامبر صلی الله علیه و آله است تا مشکلات ایشان حل شود. *** قرآن کریم در آیهي پنجاه و یکم سورهي
احزاب به تنظیم روابط پیامبر صلی الله علیه و آله با همسرانش توجه میکند و میفرماید: 51 . تُرْجِی مَن تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوي مَن تَشَاءُ
وَمَنِ ابْتَغَیْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکَ ذلِکَ أَدْنَی أَن تَقَرَّ أَعْیُنُهُنَّ وَلَا یَحْزَنَّ وَیَرْضَ یْنَ بِمَ ا آتیْتَهُنَّ کُلُّهُنَّ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا فِی قُلُوبِکُمْ
وَکَ انَ اللَّهُ عَلِیماً حَلِیماً (نوبت) هر کدام از آن (همسر) ان را که میخواهی به تأخیر میاندازي و هر کدام را که میخواهی پیش
خود جاي میدهی؛ و هیچ گناهی بر تو نیست که هر کدام از کسانی را که (از او) کنارهگیري کردهاي، طلب کنی؛ این [کار]
نزدیکتر است به اینکه چشمان آنان روشن گردد و اندوهیگن نشوند و همگی آنان به آنچه به ایشان میدهی خشنود گردند؛ و
صفحه 119 از 137
خدا آنچه را در دلهاي شماست میداند؛ و خدا داناي بردبار است. شأن نزول: حکایت کردهاند که همسران پیامبر صلی الله علیه و
آله در مورد اوقات زندگی با او رقابت داشتند و از این جهت پیامبر صلی الله علیه و آله که گرفتار مسائل مهم اجتماعی بود در
«1» . مضیقهي زمان قرار میگرفت. آیهي فوق فرودآمد و پیامبر را در تقسیم اوقاتش آزاد گذاشت
ص: 380 نکتهها و اشارهها: 1. یکی از مشکلات رهبران و مدیران جامعه آن است که در بیرون خانه درگیر مشکلات اجتماعی
میشوند و از رسیدگی کامل به خانوادهي خویش باز میمانند و گاهی برخی افراد خانواده از آنان توقع صرف وقت بیشتر براي
آنان دارند. اگر این توقع به اصرار زیاد برسد، رهبران جامعه را گرفتار مشکلات جدّي میکند و از مسئولیتهاي خویش
بازمیدارد. در حالی که افراد خانواده باید محیطی آرام بخش براي آنان آماده کنند تا بتوانند به امور مهم اجتماعی بهتر رسیدگی
کنند. آیهي فوق در صدد آن است که چنین محیط آرامی در خانهي پیامبر صلی الله علیه و آله ایجاد کند و در مدیریت زمان در
خانه دست پیامبر صلی الله علیه و آله را باز بگذارد. 2. کسانی که همسران متعدد دارند باید طبق دستورات اسلامی عدالت را در
بین آنان رعایت کنند و در هر زمان نزد یکی از آنان بروند و شبها را بین آنان تقسیم کنند. 3. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله که
مشکلات اجتماعی، سیاسی و نظامی فراوان داشت و در مدینه به طور متوسط در هر ماه یک جنگ بر ایشان تحمیل میشد. این
تقسیم شبها و اوقات بین زنان از عهدهي او ساقط بود اما در همان حال تا حد امکان رعایت مساوات و عدالت را میکرد. 4. زنان
پیامبر رقابتهایی در مورد تقسیم اوقات پیامبر صلی الله علیه و آله داشتند و گاهی کشمکشهاي زنانهي آنان طوفانی درون خانهي
پیامبر صلی الله علیه و آله به پا میکرد و فکر رهبر اسلام را به خود مشغول میداشت. این آیه دست پیامبر صلی الله علیه و آله را در
تقسیم اوقات باز گذاشت و این حکم الهی را به طور دایمی قرار داد تا کسی به پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد تقسیم اوقات یا
تغییر اوقات اعتراض نکند. 5. این حکم الهی براي زنان پیامبر صلی الله علیه و آله بهتر بود؛ چرا که اولًا، یک حکم عمومی در مورد
همهي آنها بود و تفاوتی بین آنان نمیگذاشت. ثانیاً، خدا مصلحت پیامبر صلی الله علیه و آله و جامعهي اسلامی و آنان را در نظر
گرفته بود؛ بنابراین باید با رضایت به آن حکم تن میدادند. ص: 381 ثالثاً، همسري پیامبر صلی الله
علیه و آله مایهي افتخار و چشم روشنی آنان است؛ از این رو باید از کمبود وقت او اندوهگین نشوند و بدان راضی باشند. 6. همهي
مردانی که چند همسر دارند باید مساوات را در تقسیم وقت رعایت کنند و مشهور آن است که حکم اختیار داشتن پیامبر صلی الله
«1» . علیه و آله در تقسیم اوقات بین زنان، استثنا است، ولی بعید نیست که این حکم شامل جانشینان پیامبر و رهبران الهی نیز بشود
آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی در مدیریت زمان و زنان، در خانوادهي خویش آزادند. 2. همسران رهبران الهی از کمبود وقت
آنان در زندگی خصوصی ناراحت نباشند و بدان راضی شوند. *** قرآن کریم در آیهي پنجاه و دوم سورهي احزاب ازدواج
مجدد و تغییر همسر را براي پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ممنوع میسازد و میفرماید: 52 . لَایَحِلُّ لَکَ النِّسَاءُ مِن بَعْدُ وَلا أَن تَبَدَّلَ
بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَکَتْ یَمِینُکَ وَکَ انَ اللَّهُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ رَقِیباً بعد از (این همسران، ازدواج با) زنان و
اینکه همسران (دیگري) جايگزین آنان کنی، بر تو حلال نیست؛ هر چند نیکویی آنان تو را به شگفت آورد، مگر آنچه (از
کنیزان) مالک شدهاي؛ و خدا نگهبان هر چیزي است. نکتهها و اشارهها: 1. طبق شواهد تاریخی، پس از آن که در آیات پیشین به
پیامبر صلی الله علیه و آله اجازه داده شد که زنانِ بخششی را به ازدواج خود درآورد، و این ازدواجها موجب ام المؤمنین شدنِ زنان
و مایهي افتخار آنان میشد، هر یک از قبایل افتخار میکردند که زنی را به همسري پیامبر صلی الله علیه و آله در آورند و این کار
ص: 382 براي پیامبر صلی الله علیه و آله مشکلآفرین شد و از این رو آیهي فوق با یک حکم قاطع
2. ازدواج با کنیزان در این آیه استثنا شد؛ چرا که آنان خود را بر پیامبر صلی الله علیه و آله «1» . جلوي این ازدواجها را گرفت
تحمیل نمیکردند و مشکلات زنان آزاد را نداشتند. البته طبق گواهی تاریخ پیامبر صلی الله علیه و آله نیز از این استثنا استفاده نکرد.
به معناي بعد از این است. و مقصود از این تعبیر در این آیه، یا آن است که بعد از این زمان که زیادي تعداد همسران « مِنْ بَعْد » .3
صفحه 120 از 137
براي تو مشکلآفرین شده، دیگر همسري برنگزین و یا آن که بعد از آن که همسران بین ماندن ورفتن مخیّر شدند و زندگی با تو را
4. از این آیه استفاده میشود که برخی از «2» . انتخاب کردند، تو نیز این وفاداري آنان را ارج بگذار و همسر دیگري انتخاب نکن
و مفسران از این تعبیر آیه استفاده کردهاند که هر کس «3» ، زنانی که به پیامبر صلی الله علیه و آله پیشنهاد میشدند زیبا بودهاند
میخواهد با زنی ازدواج کند، حق دارد او را نگاه کند. این مطلب در احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام نیز
آمده است. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که به یکی از یاران خویش که قصد ازدواج داشت فرمودند: به آن
ص: 383 «4» . زن نگاه کن که این سبب میشود که (محبت و دوام زندگی) بین شما پایدارتر شود
البته در برخی احادیث آمده که این نگاه نباید به قصد شهوترانی و لذّت بردن باشد (بلکه به قصد ازدواج و براي تحقیق باشد).
آموزهها و پیامها: 1. اختیار ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله نیز به دست خداست. 2. زیبایی زنان موجب نشود که احکام الهی را
نقض کنید. 3. خدا همه چیز را تحت نظر دارد (پس مراقب کردار خود باشید). *** قرآن کریم در آیهي پنجاه و سوم سورهي
احزاب، آداب و احکام معاشرت مؤمنان با پیامبر صلی الله علیه و آله و خانوادهاش را بیان میکند و میفرماید: 53 . یَا أَیُّهَا الَّذِینَ
آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَی طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَلکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ
لِحَدِیثٍ إِنَّ ذلِکُمْ کَانَ یُؤْذِي النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِ مِنکُمْ وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِ مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهنَّ مَتَاعاً فَسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ ذلِکُمْ أَطْهَر
لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا کَانَ لَکُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِکُمْ کَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِیماً اي کسانی که
ایمان آوردهاید! به خانههاي پیامبر داخل نشوید، مگر اینکه به شما براي [صرف غذا رخصت داده شود، در حالی که منتظر رسیدن
آن (غذا) نیستید؛ و لیکن هنگامی که فراخوانده شدید، پس داخل شوید و هنگامی که غذا خوردید پس پراکنده شوید؛ و با سخن
گفتن مأنوس نشوید [چرا] که این (کار)، پیامبر را میآزارد و (او) از شما شرم میکند، و [لی خدا از (بیان) حق شرم نمیکند؛ و
هنگامی که وسیلهاي از آنان (: همسران پیامبر) خواستید، از پشتِ مانعی بخواهید؛ این (کار) براي دلهاي شما و دلهاي آنان
پاكتر است؛ و براي شما (جایز) نیست که فرستادهي خدا را آزار دهید و نه هرگز همسرانش را بعد تفسیر قرآن مهر جلد شانزدهم،
ص: 384 از او به همسري (خود) درآورید که این (کار) نزد خدا بزرگ است! شأن نزول: داستانهاي متعددي در مورد نزول
بخشهاي مختلف این آیه بیان شده است؛ از جمله این که در هنگام ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله با زینب دختر جَحش، مردم
به میهمانی در خانهي پیامبر صلی الله علیه و آله دعوت شدند و گروه گروه آمدند و پس از غذا خوردن خارج شدند و سفره را نیز
برچیدند ولی سه نفر در اطاق آن حضرت باقی ماندند و به گفتوگو پرداختند. بخش اول آیهي فوق فرود آمد و آنان را از این
در مورد بخش دوم آیه حکایت شده که برخی از «1» . کار منع کرد، زیرا این کارها موجب اذیت پیامبر صلی الله علیه و آله میشد
همسایگان و مردم عادت داشتند براي گرفتن وسایل عاریهاي به زنان پیامبر صلی الله علیه و آله مراجعه کنند که این کار با حیثیت
همسران پیامبر صلی الله علیه و آله سازگار نبود. این آیه نازل شد و به آنان دستور داد که از پشت پرده مراجعه کنند و از زنان پیامبر
و در مورد بخش سوم آیه حکایت شده که برخی از مخالفان و منافقان تصمیم گرفتند که پس از فوت پیامبر «2» . چیزي بگیرند
صلی الله علیه و آله با همسران او ازدواج کنند و حرمت او را بکشند. این آیه فرود آمد و ازدواج با زنان پیامبر را به کلی ممنوع
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه آداب معاشرت اجتماعی بیان شده است؛ از جمله این که بدون اجازه داخل خانهي «3» . ساخت
پیامبر صلی الله علیه و آله نشوید. البته این حکم براي همهي خانههاست و حتی پیامبر صلی الله علیه و آله وقتی میخواست داخل
2. در خانهي دخترش فاطمه علیها السلام شود، بیرون میایستاد و به نوعی اجازه میگرفت. ص: 385
این آیه به آداب مهمانی رفتن نیز اشاره شده است؛ بدین ترتیب که اولًا، زودتر از وقت مقرر مهمان کسی نشوید که هم خودتان
معطل غذا شوید و هم مزاحم او شوید. ثانیاً، بعد از صرف غذا مدت طولانی درنگ نکنید و مجلس انس تشکیل ندهید که مزاحم
میزبان شوید. البته؛ اگر از آغاز افرادي براي جلسهي گفتوگو و انس دعوت شده باشند میتوانند به اندازهي لازم بمانند. 3. پیامبر
صفحه 121 از 137
اسلام صلی الله علیه و آله اهمیت ویژهاي براي مهمان قایل بودند، به طوري که در مسائل عمومی حق را آشکارا بیان میکردند ولی
در مورد مهمان حیا کرده، اصول اخلاقی را رعایت میکردند و از حقّ شخصی خود میگذشتند، ولی به زیاد ماندن مهمانان
اعتراض نمیکردند. 4. در اسلام بر مهمان نوازي تأکید شده است و از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که مهمان راهنماي
بهشت و هدیهاي الهی است که همراه رزق خود میآید و گناهان اهل خانه را میبرد (یعنی به برکت او گناهان بخشوده میشود)
و سفارش شده که در مورد مهمان به زحمت نیفتید و چیزهایی را که ندارید تهیه نکنید بلکه هر چه (از غذا) دارید براي او «1»
و نیز سفارش شده که مهمان در هر کجا که صاحب «3» و همراه مهمان بروید تا از خانه شما به خوبی بیرون رود «2» ؛ آماده کنید
5. در این آیه در مورد زنان پیامبر صلی الله علیه و آله بیان شده است که هرگاه مؤمنان خواستند از آنان «4» . خانه دستور داد بنشیند
وسیلهاي بگیرند، از پشت پرده بگیرند، که این براي پاکی دلهاي طرفین بهتر است و شخصیت آنان را بهتر حفظ میکند. البته این
حکم در مورد غیر زنان پیامبر صلی الله علیه و آله وارد نشده است، ولی با توجه به دلیل آن، ص:
6. چرا ازدواج زنان «2» . میتواند این کار براي تماس با زنان دیگر نیز مطلوب باشد «1» ، 386 که شامل بقیهي زنها نیز میشود
پیامبر صلی الله علیه و آله، بعد از وفات ایشان ممنوع شده است؟ اولًا، در شأن نزول بیان شد که برخی مخالفان و منافقان تصمیم
گرفته بودند با ازدواج با همسران پیامبر صلی الله علیه و آله به حیثیت ایشان ضربه بزنند و این ممنوعیت جلوي این انتفامجویی را
میگرفت. ثانیاً، ممکن بود برخی افراد با ازدواج با همسران پیامبر ادعاهاي بیمورد کنند و از این کار سوء استفاده نمایند که با
ممنوعیت ازدواج جلوي توطئهي آنان گرفته شد و شاید از این روست که فرمود این کار نزد خدا (گناه) بزرگی دارد. ثالثاً، حفظ
احترام هر کس در احترام به خانوادهي او متجلّی میشود. از این رو قرآن همسران پیامبر را ام المومنین نامید و ازدواج با آنان را
حرام کرد تا حریم و شخصیت این خانواده محفوظ شود و در جامعه محترم بمانند. آموزهها و پیامها: 1. حریم رهبران الهی را محترم
بشمارید. 2. مهمان نباید براي میزبان خود مزاحمت ایجاد کند. 3. در گفتن حق صریح باشید. 4. مردان در ارتباط با زنان نامحرم،
طوري رفتار کنند که پاك بمانند. 5. حرمت پیامبر صلی الله علیه و آله را بعد از وفات او نیز نگاه دارید و با همسرانش ازدواج
نکنید. 6. همسران رهبران الهی، حرمت مقام آنان را حفظ کنند. *** ص: 387 قرآن کریم در
آیهي پنجاه و چهارم سورهي احزاب با بیان آگاهی کامل خدا از امور میفرماید: 54 . إِن تُبْدُوا شَیْئاً أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ
عَلِیماً اگر چیزي را آشکار کنید یا پنهانش سازید، پس، در حقیقت خدا به هر چیزي داناست. نکتهها و اشارهها: 1. علم خدا
شهودي و حضوري است؛ از این رو از همهي امور پیدا و پنهان اطلاع دارد و چیزي بر او پوشیده نیست و حتی از نیتهاي افراد
آگاه است. 2. این آیه هشداري است به کسانی که مخفیانه با دستورات الهی مخالفت میکردند و به پیامبر صلی الله علیه و آله آزار
میرساندند، یا حریم ایشان را رعایت نمیکردند و یا قصد اذیت خانوادهي آن حضرت را بعد از فوت ایشان داشتند. آموزهها و
پیامها: 1. علم خدا بر همه چیز احاطه دارد. 2. مخفی کردن چیزها از خدا بیفایده است. 3. همه چیز را تحت نظر خدا بدانید (و
مراقب کردار خود باشید). *** قرآن کریم در آیهي پنجاه و پنجم سورهي احزاب به موارد استثنا در روابط زن و مرد اشاره میکند
و با سفارش به تقوا میفرماید: 55 . لَاجُنَاحَ عَلَیْهِنَّ فِی آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ
أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ وَاتَّقِینَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ شَ هِیداً بر آنان [: همسران پیامبر] هیچ گناهی نیست
در مورد پدرانشان و پسرانشان و برادرانشان و پسران برادرانشان و پسران خواهرانشان و زنان (همکیش) آنان و آنچه (از کنیزان)
مالک شدهاند (که بدون مانع از آنان وسیلهاي بخواهند)؛ و خودتان را از (عذاب) خدا حفظ کنید، که خدا بر هر چیزي گواه است.
ص: 388 شأن نزول: حکایت شده که پس از اعمال محدودیت در مورد روابط مردان با همسران
پیامبر صلی الله علیه و آله، بستگان آنان از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدند که ما نیز باید از پشت پرده با همسران تو سخن
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه از افرادي یاد شده است که با زنان «1» . بگوییم؟ آیهي فوق فرود آمد و موارد استثنا را بیان کرد
صفحه 122 از 137
پیامبر صلی الله علیه و آله محرم بودند ومی توانستند بدون حجاب با آنان سخن بگویند و ارتباط داشته باشند. 2. در این آیه از
عموها و داییهاي همسران پیامبر یاد نشده است؛ زیرا از فرزندان برادر و فرزندان خواهر آنان یاد شد و از آن جا که نسبت محرمیّت
دو طرفی است، بنابر این عکس آن نیز براي دایی و عمو اثبات میشود. 3. در این آیه از پدر شوهر و پسر شوهر همسران پیامبر به
عنوان محرم یاد نشد؛ چرا که در آن زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پدر و فرزند پسر نداشت تا مستثنا شوند. 4. در این آیه به
تقوا و گواه بودن خدا اشاره شده است تا نشان دهد که این قوانین و پرده و حجاب وسایلی براي حفظ از گناه است، ولی ریشهي
اصلی همان تقوا و ناظر دانستن خداست. 5. برخی مفسران برآناند که مقصود از زنان و بردگان در این آیه، زنان مسلمان و کنیزان
هستند که در مورد تماس بدون حجاب آنان با زنان پیامبر مستثنا شدند؛ چرا که بر اساس روایات، غلامان از این حکم خارج
6. هر چند این آیه در مورد زنان پیامبر صلی الله علیه و آله فرودآمده است اما محارمی که در آیه شمرده شدهاند «2» . میشوند
مخصوص آنان نیستند و زنان دیگر نیز میتوانند با این محارم بدون حجاب ارتباط داشته باشند. ص:
. 389 آموزهها و پیامها: 1. در اسلام، روابط زن و مرد، براساس دستورات الهی شکل میگیرد. 2. زنان محارم خود را بشناسند. 3
زنان خدا را گواه کارهاي خود بدانند و تقوا پیشه سازند. *** قرآن کریم در آیهي پنجاه و ششم سورهي احزاب به سلام و درود
خدا و فرشتگان و مردم بر پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره میکند و میفرماید: 56 . إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُ َ ص لُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ
آمَنُوا صَ لَّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیماً در حقیقت، خدا و فرشتگانش بر پیامبر دعا (: صلوات) میفرستند؛ اي کسانی که ایمان آوردهاید، بر
در اصل به معناي « صلوات » . او دعا (: صلوات) بفرستید و به طور کامل سلام کنید (و کاملًا تسلیم او باشید). نکات و اشارت: 1
دعاست و هرگاه به خدا نسبت داده شود، به معناي فرستادن رحمت است و هرگاه به فرشتگان و مؤمنان نسبت داده شود، به معناي
2. در این آیه نخست با فعل مضارع از صلوات خدا و فرشتگان بر پیامبر صلی الله علیه و آله یاد شده است تا «1» . طلب رحمت است
نشان دهد که آنان به طور مستمر بر ایشان صلوات میفرستند و مؤمنان از این کار خدا و فرشتگان الگو بگیرند و از آنان پیروي
در این آیه سلام فرستادن بر پیامبر صلی الله علیه و آله و تقاضاي سلامتی « تسلیم » کنند و بر پیامبر صلوات بفرستند. 3. مقصود از
براي ایشان است و یا تسلیم مسلمانان در برابر دستورات ایشان است. ص: 390 البته معناي اول با
که جمع آن در تسلیم قولی و عملی در برابر «1» . لغت سازگارتر است و معناي دوم در احادیث اهل بیت علیهم السلام آمده است
پیامبر صلی الله علیه و آله است. 4. این آیه مقام والاي پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را نزد خدا و فرشتگان نشان میدهد که
همگی بر او درود و رحمت میفرستند. 5. صلوات فرستادن بر پیامبر صلی الله علیه و آله در تشهد نماز بر مسلمانان واجب و در غیر
.« نماز بدون طهارت و صلوات بر من قبول نمیشود » : و حتی در حدیثی از عایشه حکایت شده که پیامبر فرمود «2» آن مستحب است
6. در روایات متعددي از شیعه و سنی آمده است که مردي خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: روش سلام «3»
اللهم صل علی محمد و علی آل محمد کما » : کردن بر شما را میدانیم اما چگونه بر شما صلوات بفرستیم؟ حضرت فرمود: بگو
صلیت علی ابراهیم انک حمید مجید، اللهم بارك علی محمد وعلی آل محمد کما بارکت علی ابراهیم وآل ابراهیم انک حمید
7. در برخی احادیث از صلوات ناقص (یعنی: اللهم صل علی محمد) منع شده و دستور دادهاند که بگویید: اللهم صل «4» .« مجید
آموزهها و پیامها: 1. از صدر تا ذیل هستی به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله احترام میگذارند و به او «5» . علی محمد وآل محمد
ص: 391 درود میفرستند (شما هم این گونه باشید). 2. سلام و صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله
شیوهاي الهی است. 3. از صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله غفلت نکنید. *** قرآن کریم در آیات پنجاه و هفتم و پنجاه و هشتم
سورهي احزاب به پیامدهاي عذابآلود آزاررسانی به خدا، پیامبر و مؤمنان اشاره میکند و میفرماید: 57 و 58 . إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ
وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَاباً مُّهِیناً* وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَ بُوا فَقَدِ احْتَمَلوا بُهْتَاناً
وَإِثْماً مُّبِیناً در حقیقت، کسانی که خدا و فرستادهاش را آزار میدهند، خدا آنان را در دنیا و آخرت از رحمت خود دور ساخته و
صفحه 123 از 137
براي آنان عذاب خوار کنندهاي آماده کرده است.* و کسانی که مردان با ایمان و زنان با ایمان را بدون آنکه چیز (بد) ي کسب
کرده باشند، آزار میدهند، به یقین، [بارِ] تهمت و گناه آشکاري بردوش گرفتهاند. نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از آزار خدا، همان
.2 «1» . کفر ورزیدن و مخالفت با دستورات او و یا آزار پیامبر صلی الله علیه و آله و مؤمنان است که در حقیقت آزار خداست
مقصود از آزار پیامبر صلی الله علیه و آله هر گونه کاري است که موجب اذیت ایشان شود، که شامل کفر ورزیدن، مخالفت با
تفسیر قرآن مهر جلد «2» . دستورات، تهمت زدن، مزاحمت بر ایشان و حتی آزار بستگان ایشان، همچون فاطمه علیها السلام میشود
به معناي دوري از رحمت خداست، که از بدترین عذابهاي الهی است؛ زیرا خدایی که رحمتش « لعنت » .3 شانزدهم، ص: 392
گسترده و شامل همگان میشود، انسانی را از رحمتش محروم گردانده است. 4. آزار مؤمنان از گناهان آشکار و بزرگ است و در
ردیف آزار خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله مطرح شده است و در احادیث اسلامی از امام صادق علیه السلام روایت شده که خدا
5. آزار مؤمنان بدون آن که کاري کرده باشند که «1» .« هر کس بندهي مؤمن مرا بیازارد اعلان جنگ با من میدهد » : میفرماید
مستحق مجازات باشند ممنوع است، اما اگر مؤمنی کار خلافی انجام دهد و مستحق حدّ یا تعزیر شود و یا در مقام امر به معروف و
از بزرگترین گناهان است که دل انسان را « بهتان » . نهی از منکر به مؤمنی چیزي بگویند و آزرده خاطر شود، مانعیندارد. 6
میآزارد و از زخم شمشیر بدتر است؛ زیرا ماندگار است. در حدیثی از امام رضا علیه السلام روایت شده که هر کس به مرد یا زن
با ایمانی بهتان بزند و یا در بارهي او چیزي بگوید که در او نیست، خدا او را در رستاخیز بر تلّی از آتش قرار میدهد تا از عهدهي
7. برخی مفسران نوشتهاند که گروهی در مدینه که علیه مؤمنان شایعهپراکنی میکردند و به آنان تهمت «2» . آنچه گفته برآید
میزدند. قرآن کار این افراد را بهتان و گناه آشکار معرفی کرده است. ص: 393 آموزهها و پیامها:
. 1. آزار خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله، عامل عذاب و لعنت است. 2. با آزار مؤمنان بیگناه، بارگناه خود را سنگین نکنید. 3
دگرآزار نباشید. *** قرآن کریم در آیهي پنجاه و نهم سورهي احزاب با دستور حجاب جلوي سوء استفاده و آزار زنان را میگیرد
و میفرماید: 59 . یَا أَیُّهَا الْنَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَالبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنَی أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ
از پوششهاي بلند (چادر مانند) شان به خودشان نزدیک » : اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً اي پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مومنان بگو
کنند، این [کار] براي اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند نزدیکتر است؛ و خدا بسیار آمرزندهي مهرورز است. شأن
نزول: حکایت شده که در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله زنانی که براي نماز عشا به مسجد میرفتند، توسط جوانان هرزه مورد
آزار و مزاحمت قرار میگرفتند؛ این آیه بدین مناسبت فرود آمد و به زنان دستور داد که حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به مزاحمتهاي خیابانی علیه زنان مؤمن اشاره شده و حفظ حجاب را «. تا مورد آزار قرار نگیرند
یکی از راه حلهاي آن معرفی کرده است. 2. مفسران حکایت کردهاند که در آن زمان، کنیزان بدون پوشش تفسیر قرآن مهر جلد
شانزدهم، ص: 394 مناسب سروگردن از خانهها بیرون میآمدند و برخی از آنان از نظر اخلاقی وضع خوبی نداشتند؛ از این رو
برخی از جوانان مزاحم آنان میشدند اما زنان آزاد مسلمان که شناخته میشدند، از تعرّض در امان بودند؛ از این رو در این آیه
. دستور داده شد که زنان حجاب کامل خود را رعایت کنند تا از کنیزان و آلودگان بازشناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند. 3
مفهوم این آیه آن نیست که جوانان حقّ مزاحمت براي زنان غیرمؤمن و کنیزان را دارند، بلکه مقصود آیه آن است که بهانه از
دست افراد فاسد گرفته شود. در اجتماع امروز نیز چنانچه زنان حجاب و شخصیت اجتماعی خویش را حفظ کنند، جوانان هرزه به
یا به معناي پارچهي بزرگ (چادر مانند) است که سر « جِلباب » . آنان طمع نمیورزند؛ چون زمینهي انحراف را در آنان نمیبینند. 4
قدر مشترك همهي این معانی آن است که بدن «1» . و گردن و سینهها را میپوشاند، یا به معناي روسري و مقنعه و یا پیراهن گشاد
5. مقصود از نزدیک ساختن «2» . زن به وسیلهي این پارچهها پوشیده میشود؛ ومعناي اول مورد تأکید برخی لغتشناسان است
روسري و چادر آن است که زنان آن را به بدن خویش نزدیک کنند تا به درستی محفوظ بمانند و آن را رها نسازند تا مبادا کنار
صفحه 124 از 137
6. در این آیه به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور میدهد که اصلاح جامعه را نخست از خانهي «3» . برود و بدن آنها آشکار شود
و سوم به زنان مؤمن. تفسیر قرآن مهر جلد «4» خویش شروع کن و اول به همسرانت دستور حفظ حجاب بده، دوم به دخترانت
شانزدهم، ص: 395 آموزهها و پیامها: 1. حجاب (شخصیت) زنان مؤمن را معرفی میکند. 2. حجاب، شما را از شرّ دگرآزاران
حفظ میکند. 3. با حفظ کامل حجاب، بهانه را از دست دگر آزاران بگیرید. 4. اصلاح جامعه را از خانوادهي خویش شروع کنید.
5. خانوادهي رهبران الهی، در انجام دستورهاي الهی پیش گام باشند. 6. خدا خطاهاي گذشتهي شما را به لطف خویش میآمرزد.
*** قرآن کریم در آیات شصتم و شصت و یکم سورهي احزاب به منافقان، بیمار دلان و شایعه پراکنان شدیداً هشدار میدهد و
میفرماید: 60 و 61 . لَئِن لَمْ یَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَۀِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا
قَلِیلًا* مَّلْعُونِینَ أَیْنَما ثُقِفُوا أُخِ ذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِیلًا اگر منافقان و کسانی که در دلهایشان (نوعی) بیماري است و شایعهپراکنان
اضطرابانگیز در مدینه، به آن (کارها) پایان ندهند، قطعاً تو را بر آنان مسلّط میگردانیم، سپس جز اندکی در این (شهر) همسایهي
تو نخواهند بود؛* در حالی که طرد شدهاند، هر کجا یافته شوند دستگیر گردند و به سختی کشته شوند. شأن نزول: حکایت شده که
گروهی از منافقان در مدینه، هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله به جهاد میرفتند، شایعاتی دربارهي کشته شدن و اسارت آن
حضرت میساختند، برخی از مسلمانان شکایت آنان را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بردند و آیهي فوق فرود آمد و به منافقان و
ص: 396 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به فعالیتهاي ایذایی «1» . شایعهپراکنان شدیداً هشدار داد
سه گروه در مدینه اشاره کرده است: الف) منافقان؛ ب) اراذل و اوباش؛ ج) شایعه پراکنان. اینان با اعمال موذیانه و توطئهآمیز و با
یا به « مُرجفُون » پراکنده ساختن شایعات و خبرهاي دروغ تلاش میکردند در روحیهي مردم مدینه تزلزل ایجاد کنند. 2. واژهي
معناي اشاعهي مطالب باطل به منظور غمگین کردن دیگران است و یا به معناي اضطراب و تزلزل؛ و از آن جا که شایعات موجب
اضطراب عمومی میشود در مورد این گروه این تعبیر به کار رفته است. 3. در این آیه سه گروه منافقان، بیماردلان و شایعهپراکنان
شدیداً مورد تهدید قرار گرفتهاند که اگر به کارهاي خود ادامه دهند، چتر حمایتی اسلام از آنان برداشته میشود و پیامبر صلی الله
4. در این آیات براي پیشگیري از آزار مردان «1» . علیه و آله و مسلمانان بر آنان یورش میبرند و در هیچ جا در امان نخواهند بود
و زنان مؤمن در مدینه دو راه پیشبینی شد: الف) حفظ حجاب کامل زنان و گرفتن بهانه از دست مزاحمان که در آیهي قبل بیان
5. در این آیات اشاره شده شد. ب) هشدار شدید به دگرآزاران که در این آیات بیان شد. ص: 397
که رهبري اسلام در صورتی که از ناحیهي منافقان و شایعهپراکنان احساس خطر کند، میتواند بر فسادگران یورش برد و ریشهي
آنان را بکند. البته این حکم اختصاص به زمان پیامبر صلی الله علیه و آله ندارد و رهبر حکومت اسلامی هم در شرایط مشابه
میتواند از این روش استفاده کند. سر گرگ باید هم اول برید نه چون گوسفندانِ مردم درید (سعدي) 6. پس از جنگ احزاب
موقعیت حکومت اسلامی در مدینه تثبیت گشت و برخورد با منافقان شدیدتر شد. آموزهها و پیامها: 1. در برابر منافقان، بیماردلان و
شایعهپراکنان جامعه به شدّت ایستادگی کنید. 2. در صورت لزوم، حکومت اسلامی میتواند با پایگاههاي تبلیغاتی دشمن در جامعه
با شدّت برخورد کند. 3. هدف شایعهپراکنان، ایجاد اضطراب عمومی و ناراحت کردن مردم است. 4. عوامل نفوذي دشمن را طرد
کنید و از لانههایشان بیرون بکشید و به هلاکت برسانید. *** قرآن کریم در آیهي شصت و دوم سورهي احزاب به قوانین
تغییرناپذیر خدا در جامعه اشاره میکند و میفرماید: 62 . سُنَّۀَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِ دَ لِسُنَّۀِ اللَّهِ تَبْدِیلًا (این) روش
. خداست در مورد کسانی که پیش از (این) گذشتند؛ و هیچ تغییري براي روش (و قانون) خدا نخواهی یافت. نکتهها و اشارهها: 1
در آیات متعددي از قرآن مشابه تعبیر فوق تکرار شده است که قانون ص: 398 و روش خدا در طول
. این مطلب وحدت قوانین حاکم بر جهان را نشان میدهد و مؤمنان را دل گرم میسازد. 2 «1» . تاریخ یکسان است و تغییر نمیکند
برخی از سنتهاي تغییرناپذیر الهی عبارتاند از: الف) یاري پیامبران توسط خدا؛ ب) شکست نهایی کافران؛ ج) لزوم عمل به
صفحه 125 از 137
دستورات الهی؛ د) بیفایده بودن توبهي گناهکاران در هنگام نزول عذاب؛ ه) مجازات منافقان، بیماردلان و شایعهپراکنان لجوج.
آموزهها و پیامها: 1. روشها و سنتهاي الهی (از ارادهي ثابتی برخاسته و) در طول تاریخ همسان است. 2. جامعه و تاریخ قانونمند
است. 3. قوانین اجتماعی خدا (را بشناسید و مراقب باشید که مجازاتهاي آنها در مورد شما اجرا نشود که) قطعی است. ***
رستاخیز
قرآن کریم در آیهي شصت و سوم سورهي احزاب به نامعلوم بودن زمان رستاخیز اشاره میکند و میفرماید: 63 . یَسْأَلُکَ النَّاسُ عَنِ
السَّاعَۀِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَۀَ تَکُونُ قَرِیباً ص: 399 مردم از تو دربارهي
و چه میدانی شاید ساعت (: رستاخیز) نزدیک باشد. نکتهها و «. علم آن فقط نزد خداست » : ساعت (: رستاخیز) میپرسند، بگو
اشارهها: 1. در مورد پرسشگري که از رستاخیز پرسیده است، دو احتمال وجود دارد: الف) منافقان یا کافران با ریشخند میپرسیدند
که قیامتی که محمد صلی الله علیه و آله میگوید چه زمانی برپا میشود؟ ب) برخی مؤمنان از روي حسّ کنجکاوي در مورد زمان
رستاخیز میپرسیدند. البته تفسیر اول با آیات بعد که در مورد عذاب کافران است سازگارتر است. 2. یکی از چیزهایی که علم آن
منحصر به خداست و هیچ کس جز او از آن اطلاع ندارد، زمان رستاخیز است. 3. فلسفهي مخفی بودن زمان برپایی رستاخیز نکتهاي
تربیتی است که هیچ کس قیامت را دور نپندارد و خود را از عذابهاي آن در امان نبیند و کمتر گناه و ستم کند. آموزهها و پیامها:
1. ممکن است زمان رستاخیز نزدیک باشد (پس غفلت نورزید و خود را براي حضور در دادگاه عدل الهی آماده کنید). 2. مردم
مشکلات عقیدتی خود را از رهبران الهی بپرسند. 3. آگاهی از زمان برپایی قیامت، مخصوص خداست (و کس دیگري از آن خبر
ندارد). *** قرآن کریم در آیات شصت و چهارم و شصت و پنجم سورهي احزاب به فرجام عذابآلود کافران و تنهایی آنان اشاره
میکند و میفرماید: 64 و 65 . إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْکَافِرِینَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِیراً* خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً لا یَجِدُونَ وَلِیّاً وَلَا نَصِیراً در واقع، خدا کافران
را از رحمت (خود) دور ساخته و براي آنان شعلهي فروزان (آتش) آماده ساخته است.* در حالی که جاودانه در آن ماندگارند؛ [و]
هیچ سرپرست و یاوري نخواهند یافت. ص: 400 نکتهها و اشارهها: 1. این آیات با بیان گوشهاي از
عذاب دردناك کافران به آنها هشدار میدهد تا دست از عقاید کفرآمیز و ستمکاري بردارند و به سوي توحید بازگردند. 2. در این
به معناي امدادرسان است « نصیر » به معناي سرپرست است که انجام همهي کارها را بر عهده میگیرد، ولی واژهي « ولّی » جا واژهي
که فقط به انسان کمک میکند ولی کافران در رستاخیز تنها هستند؛ نه سرپرست و نه یاور دارند. آموزهها و پیامها: 1. کافران از
عذاب و تنهایی رستاخیز بهراسند (و دست از انحراف کفر بردارند). 2. کفر زمینهساز لعنت و عذاب الهی و باعث تنهایی انسان در
رستاخیز است. *** قرآن کریم در آیات شصت و ششم تا شصت و هشتم سورهي احزاب به پشیمانی کافران و شکایت آنان از
68 . یَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ یَقُولُونَ یَالَیْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا* وَقَالُوا رَبَّنَا إِنّا - رهبران کفر اشاره میکند و میفرماید: 66
أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَکُبَرَاءَنَا فَأَضَ لُّونَا السَّبیلَا* رَبَّنَا آتِهِمْ ضِ عْفَیِنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْناً کَبِیراً روزي که صورتهاي آنان در آتش (دوزخ)
*«. اي کاش ما از خدا اطاعت کرده بودیم و از فرستاده (اش نیز) اطاعت کرده بودیم » : چرخانده خواهد شد، در حالی که میگویند
اي پروردگار ما! در واقع ما از سرورانمان و بزرگانمان اطاعت کردیم و ما را از راه گمراه کردند.* [اي پروردگار ما! ] » : و گویند
. ص: 401 نکتهها و اشارهها: 1 «! آنان را از عذاب، دو چندان ده وآنان را با لعنتی بزرگ لعنت نما
افرادي « بزرگان » در این آیه مالک بزرگی است که تدبیر شهرهاي مهم یا کشور را بر عهده دارد و منظور از « سادات » مقصود از
هستند که از نظر سن یا علم یا موقعیت اجتماعی و ثروت و قدرت بزرگ هستند. آري؛ اطاعت از این افراد به جاي اطاعت از خدا و
پیامبر، عامل انحراف و گمراهی کافران شد و اکنون در رستاخیز پشیمانی و شرمساري به بار آورده است. فردا که پیشگاه حقیقت
شود پدید شرمنده رهروي که عمل بر مجاز کرد (حافظ) 2. کافران در دوزخ با بیان این سخنان و بهانهجوییها میخواهند گناهان و
صفحه 126 از 137
گمراهی خویش را به گردن رهبرانشان بیندازند و براي رهبران خود تقاضاي عذاب دو برابر مینمایند. ولی قرآن کریم در آیات
زیرا از رهبران کفر اطاعت کردند و گمراه شدند «1» ، دیگر به آنان پاسخ منفی میدهد و کافران را مستحقّ عذابی دوچندان میداند
و ستمکاران را نیز تقویت نمودند. آموزهها و پیامها: 1. کافران قبل از آن که به آتش دوزخ بازگردند از خدا و پیامبرش اطاعت
کنند. 2. اطاعت از رهبران کفر، عامل گمراهی بشر و عذاب اخروي است. 3. در رستاخیز، کافران فرانکنی میکنند و گناهان خود
را به گردن همدیگر میاندازند. *** ص: 402 قرآن کریم در آیهي شصت و هشتم سورهي احزاب
با اشاره به آزارهاي مردم نسبت به موسی علیه السلام، به مسلمانان هشدار میدهد و میفرماید: 69 . یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَکُونُوا
کَالَّذِینَ آذَوْا مُوسَی فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا وَکَانَ عِندَ اللَّهِ وَجِیهاً اي کسانی که ایمان آوردهاید! همانند کسانی نباشید که موسی را آزار
دادند؛ و خدا او را از آنچه (در بارهي او) گفتند مبرّا ساخت؛ و (وي) نزد خدا آبرومند بود. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه به پیامبر
اسلام صلی الله علیه و آله دلداري میدهد که اگر کسی تو را آزار داد نگران مباش، مردم موسی علیه السلام را نیز آزار دادند ولی
ما او را مبرا و آبرومند ساختیم. 2. این آیه هشداري است به مسلمانان که مراقب رفتار و سخنان خود باشند که موجب آزار پیامبر
صلی الله علیه و آله نشود، هر چند خدا حامی پیامبرش است. 3. مقصود از آزارهاي مردم نسبت به موسی علیه السلام چیست؟
مفسران قرآن در این مورد چند پاسخ دادهاند که عبارتاند از: الف) منظور شایعهي مرگ موسی بود که پس از رفتن موسی و
هارون به کوه طور پخش شد. ب) منظور اتهام سحر و جنون به موسی بود. ج) مقصود متهم کردن موسی به بیماريهاي جسمی
که همهي این موارد موجب آزار «1» (همچون بَرَص) یا روابط نامشروع بود. د) منظور بهانهجوییهاي بنی اسرائیل از موسی بود
موسی شد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و موسی علیه السلام مورد آزارهاي مشابهی قرار میگرفتند مثل: بهانهجویی و
4. هرگاه کسی در راه خدا گام بردارد و در نزد او آبرومند و صاحب منزلت شایعهپراکنی. ص: 403
شود، خدا از او دفاع میکند و نسبتهاي ناروا و آزارهاي مردم را از او دفع میکند و پاکی او را آشکار میسازد. 5. آزار پیامبر
اسلام صلی الله علیه و آله تنها در صدر اسلام نبود، بلکه ممکن است در عصرهاي بعدي نیز کارهایی صورت گیرد که زحمات
ایشان را بر باد دهد و موجب آزار روح پیامبر صلی الله علیه و آله شود. از این رو در برخی احادیث از اهل بیت علیهم السلام روایت
آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی را اذیت «1» . شده که هر کس علی علیه السلام و فرزندان او را آزار دهد، مشمول این آیه میشود
نکنید. 2. رهبران الهی نزد خدا آبرومندند و او از ایشان دفاع میکند. 3. از سرنوشت دگرآزاران بنی اسرائیل عبرت بیاموزید و
رهبران اسلام را آزار ندهید. *** قرآن کریم در آیات هفتادم و هفتاد و یکم سورهي احزاب با بیان پیامدهاي شیرین پارسایی و
استواري در گفتار و اطاعت خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله میفرماید: 70 و 71 . یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلَا سَدِیداً*
یُصْ لِحْ لَکُمْ أَعْمَ الَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَمَن یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزاً عَظِیماً اي کسانی که ایمان آوردهاید! خودتان را از
[عذاب خدا حفظ کنید و سخن استوار بگویید.* تا (خدا) کارهاي شما را برایتان اصلاح کند و پیامدهاي (گناهان) تان را براي شما
بیامرزد؛ و هر کس از خدا و فرستادهاش اطاعت کند، پس حتماً به کامیابی بزرگی نایل شود. ص:
به معناي سخن استوار است؛ گفتاري که خللناپذیر و موافق حق و عدل باشد و همچون سدّ « قول سدید » . 404 نکتهها و اشارهها: 1
دلایل قوي باید و معنوي نه رگهاي گردن به حجّت قوي (سعدي) 2. در این «1» . استواري جلوي امواج فساد و باطل را بگیرد
آیات به چند مطلب اشاره شده که هر کدام عامل و زمینهساز دیگري است؛ یعنی: - تقوا عامل اصلاح زبان و سخن استوارگفتن
است؛ - سخن استوار و حق گفتن عامل اصلاح اعمال انسان است؛ - و اصلاح کارها عامل آمرزش گناهان است؛ چرا که کارهاي
3. در روایتی تاریخی آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله هرگاه بر منبر مینشست آیهي «2» . نیک، گناهان را از بین میبرند
فوق را تلاوت میکرد (تا به مردم یادآوري کند که تقوا داشته باشند و سخن استوار بگویند). 4. زبان یکی از مهمترین و مؤثرترین
همان طور که میتواند عامل خیر و برکت و اصلاح باشد. در «3» ؛ اعضاي بدن است که میتواند بیش از سی گناه کبیره انجام دهد
صفحه 127 از 137
حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که ایمان هیچ بندهاي به راستی نمیگراید مگر این که قلبش مستقیم گردد و قلبش
5. در برخی احادیث از امام صادق ص: 405 «4» . مستقیم نمیشود مگر آن که زبانش راست گردد
علیه السلام روایت شده که مقصود از پیروي خدا و پیامبر که موجب پیروزي و سعادت بزرگ میشود، اطاعت از آنها در ولایت
البته روشن است که این حدیث یکی از مصادیق اطاعت خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله را بیان میکند «1» . علی علیه السلام است
و گرنه مفهوم آیه وسیع است و شامل هر گونه اطاعت میشود. آموزهها و پیامها: 1. تقوا و سخن استوار، عامل اصلاح کارها و
آمرزش گناهان است. 2. هر کس رستگاري و پیروزي میخواهد از خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله اطاعت کند. 3. سخن درست و
استوار بگویید تا کارهایتان اصلاح شود. *** قرآن کریم در آیات هفتاد و دوم و هفتاد و سوم سورهي احزاب به قبول امانت الهی
توسط بشر و اهداف آن اشاره میکند و میفرماید: 72 و 73 . إِنَّا عَرَضْ نَا الْأَمَانَۀَ عَلَی السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا
وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَ انُ إِنَّهُ کَ انَ ظَلُوماً جَهُولًا* لِیُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکِینَ وَالْمُشْرِکَاتِ وَیَتُوبَ اللَّهُ عَلَی
الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَکَ انَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً در حقیقت، ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، و [لی از برداشتن
آن سر باز زدند و از آن بیمناك بودند و انسان آن را بر دوش کشید؛ در واقع، او بسی ستمگر و بسیار نادان است.* تا خدا مردان
منافق و زنان منافق و مردان مشرك و زنان مشرك را عذاب کند، و خدا (با رحمت خویش) ص:
. 406 بر مردان باایمان و زنان باایمان بازگردد (و توبهي آنان را بپذیرد)؛ و خدا بسیار آمرزندهي مهرورز است. نکتهها و اشارهها: 1
مقصود از امانت الهی در این آیه چیست؟ مفسران احتمال دادهاند که منظور آزادي اراده و اختیار یا عقل و ولایت الهی یا معرفت
ولی میتوان در یک جمع بندي گفت که امانت الهی همان قابلیت تکامل نامحدود بشر، «1» . خدا و واجبات و تکالیف الهی باشد
آمیخته با اراده و اختیار و رسیدن به مقام انسان کامل و بندهي خاص خدا شدن و پذیرش ولایت الهی است. به عبارت دیگر، اراده
و عقل و معرفت انسان که زمینهساز مسئولیتپذیري و قبول ولایت الهی است، همان امانت بزرگ خداست که به بشر داده شده
البته این «2» . است. 2. در برخی احادیث آمده است که مقصود از این امانت، قبول ولایت امام علی علیه السلام و فرزندانش است
گونه احادیث یکی از شعاعهاي ولایت الهی را بیان میکند که از امانت الهی بود. 3. هر چند که همهي نعمتهاي الهی و حتی
وجود انسان امانت خداست ولی به خاطر اهمیت این امتیازِ بزرگ انسان از آن به امانت تعبیر شده است. 4. مقصود از عرضه کردن
امانت بر آسمانها و زمین و کوهها و ابا کردن آنها از پذیرش آن چیست؟ در این جا یا مقصود عرضهي مستقیم است که لازمهي
آن اعطاي عقل و شعور و اراده به آنها و سخن گفتن آنهاست و یا به معناي مقایسه؛ یعنی استعدادهاي این موجودات با این امانت
ص: 407 اما «3» . مقایسه شد و آنها با زبان حال گفتند که ما شایسته و پذیراي این امانت نیستیم
انسان که استعداد و قابلیت این امانت را داشت آن را پذیرفت. آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعهي کار به نام من دیوانه زدند
بودن انسان، یا آن است که برخی انسانها این امانت الهی و امتیاز بزرگ را فراموش کردند و « ظَلوم وجهول » (حافظ) 5. مقصود از
و یا آن که انسانها شأن ظلم و جهل را دارند؛ یعنی زمینهي جهل و «1» به بیراهه رفتند و بر خود ستم کردند و قدر خود را نشناختند
پس آیه در مقام سرزنش انسان نیست و پذیرش امانت الهی ناپسند نبوده است، بلکه فراموش کردن آن «2» . ستم در انسانها هست
ناپسند بوده که زمینهساز ظلم و جهل انسانها شده است. 6. هدف از امانت دادن به انسانها آزمایش آنها بود که در اثر این
آزمایش انسانها به سه گروه منافق، مشرك و مؤمن تقسیم شدند. آري؛ در نهایت انسانها به سه دسته شدند و هر کدام به سوي
مرا تحمّل باري چگونه دست دهد که آسمان و زمین برنتافتند و جبال (سعدي) 7. مقدم شدن «3» . سرنوشت خود رهسپار گردند
منافقان و کافران بر مؤمنان، شاید به خاطر آن است که در آخر آیهي قبل از ظلوم و جهول یاد شد و اینها با منافق و مشرك تناسب
دارند. 8. مقصود از توبهي خدا بر مؤمنان، همان فرستادن رحمت اوست و یا آن که مؤمنان از لغزشهاي خود نهراسند که خدا آنها
ص: 408 آموزهها و پیامها: 1. انسان شجاعترین و بزرگترین امانتدار نظام «4» . را میبخشد
صفحه 128 از 137
آفرینش است. 2. شما امانت و مسئولیتی دارید که زمین و آسمان ندارند (قدر آن را بدانید). 3. ظلم و جهل، انسان را از امانت الهی
دور میسازد. 4. همهي انسانها امانتدار خوبی نبودند (شما این گونه نباشید). 5. هدف از امانتدار کردن انسان، لطف به مؤمنان
ص: 409 *** «1» . و مجازات منافقان و کافران است. 6. امانتدار خوبی براي امانت الهی باشید
منابع